حدیثسعادت

ماه شعبان در ترازوی قرآن و سنت

ماه شعبان در ترازوی قرآن و سنت

به تعقیب روشنگری در مورد بدعاتِ ماه رجب، با آمدن ماه شعبان، به برخی بدعات و خرافاتی که میان مردم در مورد بعضی عبادات و عقاید در شعبان رایج است، اشاره میکنیم.

۱- مقدور و مکتوب شدن مرگ انسانها در شعبان:

یکی از عقایدی که میان عوام رایج اسا، اعتقاد به مقدور شدن مرگ انسانها در ماه شعبان است.

در بعضی روایات و آثاری چنین آمده است:

﴿تمام کسانی که مرگ آنها در طول سال مقدر شده باشد، اسامی آنها در ماه شعبان به ملک الموت وحی می شود﴾

و یا :

﴿مرگ انسانها (برای سال پیش رو) در ماه شعبان مقدر و مکتوب می شود، بعبارتی مرگ در این ماه بر انسانها مقدر می شود که مثلا امسال چه کسی می میرد و چه کسی خواهد ماند، این بر اساس آثاری است که در این باره آمده است﴾.

تمام این آثار و احادیث، ضعیف و غیر معتبر اند، و هیچ حدیث صحیحی درباره ی کثرت مرگ در ماه شعبان وارد نشده است.

قاضی ابوبکر ابن العربی رحمه الله می گوید :

«درباره ی (نزول قرآن در) شب نیمه شعبان یا فضیلت آن شب حدیثی وجود ندارد که قابل اعتماد باشد، و همینطور درباره ی فرا رسیدن اجل انسانها در آن ماه، لذا اعتنایی به آن (احادیث) نمی شود». “أحکام القرآن” (۴/۱۱۷)
.

همچنان ببینید : شعبان و آمادگی به ماه مبارک رمضان

۲- عقیده بر فضیلتِ نیمه ی دوم شعبان:

بعضی ها بر این عقیده اند که نیمه ی دوم شعبان از فضیلت خاصی برخوردار است، و در این موقع به بعضی از عبادات بدیع و خودساخته مشغول میشوند.

حقیقت امر این است که:

﴿نیمه ی شعبان نسبت به دیگر روزهای سال فضیلت یا خصوصیت ویژه ای ندارد﴾

بعضی از اهل بدعت و خرافیون، این شب را خیلی گرامی داشته در هر جا جار میزنند، و در این شب جشن هائی را  برپا می کنند.

درحالیکه هیچ دلیل صحیحی از قرآن کریم و سنت نبوی صلی الله علیه وسلم مبنی بر ویژه بودن این شب یا روز آن وارد نشده است، و برگزاری هرنوع جشن و عید و مراسم در آن بدعت و نوآوری در دین است.

از این رو نزدیکی در ﴿آن شب یا روز﴾ مانند بقیه ایام سال، بجز از روزهای رمضان، جایز و مباح است و هیچ حکم خاصی ندارد.

ماه شعبان مبارک۳- ﴿روزه ی روز های ماهِ شعبان﴾:

مستحب است که اکثر روزهای ماه شعبان را روزه بود، چنانکه ازعایشه رضی الله عنها روایت است:

«ما رأیت رسول الله صلی الله علیه وسلم استکمل صیام شهر قط إلا شهر رمضان، و ما رأیته فی شهر أکثر منه صیاما فی شعبان». (متفق علیه)

«پیامبر صلی الله علیه وسلم را ندیدم که ماهی را کامل روزه بگیرد، مگر ماه رمضان و او را ندیدم که در هیچ یک از ماه ها به اندازه ی ماه شعبان روزه بگیرد».

دانلود رایگان اپلیکیشن مفلحون

اما موضوع خیلی مهمی را که باید بدانیم این است که:

﴿پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم در چند حدیث صحیح ما را از روزه گرفتن روزهای پایانی ماه شعبان (یوم الشک، یا یکی دو روز آخر و یا نصف آخر ماه شعبان) نهی کرده اند، مگر برای چند گروه روزه داران:

۱- گروه اول:

﴿کسانی که به روزه گرفتن عادت دارند﴾:

مثلاً آن عده بندگان نیکی که، طبق سنت رسول کریم صلی الله علیه وسلم،  عادت دارند، در ماه های دیگرِ سال، روز های ﴿دوشنبه و پنج شنبه﴾ را روزه گیرند.

این بندگان نیک، می توانند، همچنان به عادت خود ادامه دهند ولو آنکه در نصف دوم ماه شعبان هم باشد.

۲- گروه دوم:

﴿برای کسی که نصف اول و دوم ماه شعبان را به هم وصل کند﴾:

مثلاً او نصف اول را گاهگاهی روزه بوده و حال او می تواند به همین منوال، نصف دوم را نیز روزه باشد.

شیخین (بخاری و مسلم) از ابوهریره رضی الله عنه روایت کرده:

« قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: لا تَقَدَّمُوا رَمَضَانَ بِصَوْمِ یَوْمٍ وَلا یَوْمَیْنِ إِلا رَجُلٌ کَانَ یَصُومُ صَوْمًا فَلْیَصُمْهُ». بخاری (۱۹۱۴) و مسلم (۱۰۸۲).

«هیچکس از شما نباید یک یا دو روز قبل از رمضان، روزه بگیرد، مگر کسی که مقید به روزه گرفتن (بعنوان مثال، روزهای دوشنبه و پنجشنبه)، بوده است، چنین شخصی، روزه بگیرد».

و نیز ابوداود، ترمذی و ابن ماجه، از ابوهریره رضی الله عنه روایت کرده اند که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«إِذَا انْتَصَفَ شَعْبَانُ فَلا تَصُومُوا‏».

أبو داود (۳۲۳۷) و ترمذی (۷۳۸) وابن ماجه (۱۶۵۱)

﴿هرگاه ماه شعبان به نصف رسید، (دیگر) روزه نگیرید﴾

و باز ترمذی و نسائی از عمار بن یاسر رضی الله عنه روایت کرده اند که گفت:

« مَنْ صَامَ الْیَوْمَ الَّذِی یَشُکُّ فِیهِ النَّاسُ فَقَدْ عَصَی أَبَا الْقَاسِمِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ». ترمذی (۶۸۶) و نسائی (۲۱۸۸)‏.

﴿هرکس روزی را که مردم در (رمضان بودن آن) شک دارند روزه بگیرد، براستی که از ابا القاسم صلی الله علیه وسلم سرپیچی کرده است.﴾

یوم الشک روز سی ام شعبان است البته هرگاه که به سبب پوشیده بودن آسمان هلال ماه رمضان مشاهده نشود که در اینصورت ماه شعبان را سی روز کامل حساب می کنند.

و بر این اساس حکم روزه گرفتن نیمه ی دوم ماه شعبان بر دو قسم است:

اول:

روزه گرفتن از روز شانزدهم تا بیست ونهم ماه شعبان مکروه است، مگر برای کسی که آنروزها موافق عادتش باشند.

دوم:

روزه ی روز یوم الشک یا یک یا دو روز قبل از رمضان، حرام است مگر برای کسی که آن روزها موافق عادتش باشد.

۴- ﴿دعای شعبانیه﴾:

اهل خرافات بعضی ادعیه ای را از خودساخته و بافته اند و آن را به علی رضی الله تعالی عنه بهتان بسته اند که آن را در ماه شعبان میخوانده، در حالیکه این همه خرافاتی بیش نیست و نباید بر این نوع بدعات تمسک جست.

۵- ﴿دعای جوشن﴾:

این دعا نیز، همانند دعای شعبانیه از امورات بدعی هستند.و در اسلام وارد نشده اند.

۶- ﴿بدعت بودن مراسم شب نیمه شعبان﴾:

از عکرمه رحمه الله روایت شده که در مورد تفسیر این آیه میگوید:

« إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُّبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنذِرِینَ * فِیهَا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ»(دخان ۳-۴)

«ما قرآن را در شب پر خیر و برکتی فرستادیم، ما همواره بیمدهنده بودهایم، در این شب مبارک، هر گونه کار حکیمانهای بیان و مقرر گشته است».

عکرمه میگوید:

این شب، شب نیمة شعبان است، کارهای این سال در آن قطعی میشود، زنده ها از مردهها مشخص میشوند، و کسی که زایر خانة خدا است نوشته میشود نه به آن اضافه و نه از آن کم میشود.

ابن کثیر رحمه الله در مورد تفسیر این آیه میگوید:

«که ما آن را در شبی پر برکت نازل کردیم؛ ما همواره انذارکننده بودهایم! در آن شب هر امری بر اساس حکمت (الهی) تدبیر و جدا میگردد»

خداوند خبر میدهد که این قرآن عظیم در شبی مبارک که لیلةالقدر است نازل کرده است.

همانطور که میفرماید:

«إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ» (قدر ۱)

«ما این قرآن را در شب قدر نازل کردیم».

که آن شب هم در ماه رمضان قرار دارد.

همچنان که میفرماید :

«شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ » (بقره ۱۸۵)

«ماه رمضانی که قرآن در آن نازل شده است».

در این مورد احادیث زیادی را در سورة ی بقره آورده ایم که نیاز به تکرار نیست. ﴿به تفسیر ابن کثیر ۱/۲۱۵، ۲۱۶﴾.

هرکس بگوید این شب، شب نیمة شعبان است همانطور که از عکرمه روایت شده است از مکان و موضع اصلی دور شده است، چون نص صریح قرآن ماه رمضان را بیان میکند. ﴿به تفسیر ابن کثیر، (۴/۵۷۰)﴾.

علماء در مورد این آیه « فِی لَیْلَةٍ مُّبَارَکَةٍ» (دخان ۳)

دو نظر دارند:

  1. ۱- منظور از لیلة مبارکة شب قدر است که جمهور علما بر این رأی و نظر هستند.
  2. ۲- شب نیمة شعبان است، که عکرمه آن را بیان کرده است.

قول راجح و منتخب همان است که جمهور آن را بیان کرده اند که آن شب، شب قدر میباشد نه نیمه ی شعبان، چون الله سبحانه و تعالی به صورت اجمال در فرمودة خود:

« فِی لَیْلَةٍ مُّبَارَکَةٍ» (دخان ۳)

آورده است و در سورة بقره به طور صریح آن را بیان میکند:

«شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ » (بقره ۱۸۵)

و یا میفرماید:

«إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ» (قدر ۱)

این ادعا که منظور نیمة ی شعبان میباشد هیچ شکی نیست که باطل و بی اساس است، چون با نص صریح قرآن مخالفت دارد و هر چیزی که مخالف حق باشد باطل است، و احادیثی که بعضی آن را روایت میکنند که نیمة ی شعبان را تأیید میکنند با صریح قرآن مخالفت دارند پس اصل و اساسی ندارند و صحیح نیستند، و سند هیچ کدام از این احادیث صحیح نمیباشد.

همچنان که ابن عربی و بسیاری از محققین با قاطعیت آن را بیان میکنند، آنچه جای تعجب و شگفتی است این است که مسلمان بدون دلیل از قرآن و سنت صحیح با نص صریح قرآن به مخالفت بپردازد﴿أضواء‌البیان، (۷/۳۱۹) ﴾

بعضی از علمای سلف از اهل مدینه و غیره فضل و بزرگی این شب را انکار کرده و قبول ندارند، و احادیث وارده را در مورد آن قبول ندارند، مانند حدیث

«إن الله یغفر لأکثر من عدد غنم کلب»

﴿خداوند به اندازة موهای گوسفندان قبیلة کلب گناهان مردم را میبخشاید﴾

و گفته اند هیچ فرقی میان این شب و شبهای دیگر وجود ندارد.

حافظ ابن رجب میگوید:

اهل شام مانند خالدبن معدان، مکحول، لقمانمبن عامر و غیر آنها این شب را تعظیم میکردند و برای عبادت در این شب مجاهدت و کوشش میکردند و مردم هم از آنها پیروی میکردند، و گفته میشود در این تعظیم به آثار اسرائیلی و نادرست دست یافته اند،

آن زمان که آنها در این مناطق به این کارها شهرت پیدا کردند مردم دچار اختلاف شدند، بعضی موافق آنها بودند و آن را قبول میکردند مثل طایفة ی عباد اهل بصره و غیره، و اکثر علمای اهل حجاز از جمله عطاء، ابن ابی ملیکه، ، اصحاب مالک و غیره نیز آن را قبول ندارند و میگویند همة اینها بدعت هستند، و عبدالرحمن بن زید بن اسلم این رأی را از فقهای اهل مدینه نقل میکند. ﴿ابن وضاح در کتاب البدع و النهی عنها، ص (۴۶) ﴾

جمهور علما اتفاق نظر دارند بر اینکه جمع شدن در مساجد در این شب یعنی نیمة شعبان برای نماز و دعا مکروه است، زنده کردن و مراسم گرفتن برای این شب در مساجد به صورت دائمی هر سال یا بعضی از اوقات بدعتی است که در دین پیدا شده است.

علما و دانشمندان در مورد نماز انسان در این شب در خانه ی خود به تنهایی یا به صورت جماعت دو نظریه دارند:

۱- این نماز بدعت است، که نظر و قول اکثر علمای حجاز میباشد، از جمله عطاء و ابن ابی ملیکه، و از فقهای اهل مدینه نیز نقل شده است، که قول اصحاب مالک و غیر آنها میباشد.﴿ لطائف المعارف، ص (۱۴۴) ﴾

۲- اگر انسان این نماز را در خانه ی خود به تنهایی بخواند مکروه نیست، یا با جماعت خصوصی در شب نیمه شعبان آن را ادا کند، اشکالی ندارد.

که این قول و نظر امام اوزاعی، و اختیار حافظ ابن رجب میباشد.

قول راجع، قول اول و نظریه اول میباشد، که این نماز بدعت است.

و جواب قول دوم که میگویند مکروه نیست به چند شکل داده میشود، از جمله:

۱- هیچ دلیلی برای فضل و بزرگی این شب وجود ندارد، و از پیامبر صلی الله علیه وسلم ثابت نشده و نیامده است که ایشان این شب را احیاء و زنده نگه داشته باشند، و هیچ یک از صحابه رضی الله عنهم و تابعین رحمهمالله این کار را نکرده اند، مگر آن سه نفری که مشهور است در مورد فضیلت و احیای آن سخن گفته اند که ابن رجب آنها را نام میبرد، و اگر آن را انجام داده بودند با عمل خود به فضل و بزرگی آن شهادت میدادند، اما این کاری بود که بعد از آنها پیدا شد، کاری است بدعت و در کتاب (قرآن) و سنت صحیح و اجماع اصل و اساسی ندارد.

ابوشامه میگوید:

حافظ ابوالخطاب بن دحیه در کتابی که در مورد ماه شعبان نوشته است آورده:

علمای جرح و تعدیل میگویند:

در مورد فضیلت شب نیمه ی شعبان حدیث صحیحی وجود ندارد. ﴿الباعث، ص (۳۳) ﴾

ابن رجب بیان میکند:

قیام و عبادت شب نیمة شعبان در مورد آن هیچ چیزی از پیامبر صلی الله علیه وسلم نیامده و ثابت نشده است، از صحابه هم ثابت نشده است، ولی از بعضی از تابعین از فقهای اهل شام چیزهایی در مورد آن ثابت شده است. ﴿لطائف المعارف، ص (۱۴۵) ﴾

۶- ﴿بدعت بودن مراسم شب نیمه شعبان﴾:

پیوسته به گذشته!

در بخش قبلی اقوال سلف را در مورد شب نیمه ی شعبان که احادیث ضعیفی در باره، وارد شده اند بحث نمودیم، که نمیتوان به آنها اعتماد کرد.

و نیز اقوال علما را نقل کردیم که آنچه در مورد فضل نماز خواندن در آن وارد شده است همه موضوع و ساختگی هستند همچنان که بسیاری از اهل علم آن را بیان کرده اند.

در جواب قول دوم که میگویند عبادت نیمه ی شعبان مکروه نیست، اقوال سلف صالح و علمای جرح و تعدیل را بیان کردیم، و حال دلیل دوم:

دلیل دوم:

۲- ﴿نفوذ اسرائیلیات در دین﴾:

حافظ ابن رجب که نظر بعضی از تابعین را در مورد فضل این شب و جمع شدن در مساجد را بیان میکند، اظهار میدارد که استدلال آنها برای این کار بعضی از آثار و روایت های بنی اسرائیلی میباشد، و چه وقت آثار و روایات بنی اسرائیلی میتواند دلیل و حجت بشوند؟!

و بیان میکند که مردم فضل و تعظیم این شب را گرفته و از آنها تقلید مینمایند، چه زمانی عمل تابعی حجت و دلیل است؟! ﴿طبقات الفقهاء ، ص (۱۱) ﴾

دلیل سوم:

۳- ﴿خاموشی و سکوت تفضیل دهندگان در مقابل رد کنندگان﴾:

علمای معاصر کسانی که معتقد به فضل و بزرگی شب نیمه ی شعبان بودند نظر آن ها را رد کرده اند، اگر چنانچه تفضیل دهندگان این شب دلیلی برای رأی خود داشتند در مقابل آنها ارائه میدادند، اما هیچ دلیلی از طرف آنها ارائه نشده است،

به خصوص یکی از کسانی که رأی آنها را رد میکند عطاء بن ابی رباح میباشد، کسی که در زمان خود مفتی بود، آن کسی که ابن عمر رضی الله عنهما در مورد او میگوید:

﴿سؤالها را برای من جمع میکنید و از من می پرسید در حالی که ابن ابی رباح در میان شما وجود دارد﴾؟ ﴿طبقات الفقهاء ، ص ۱۱﴾.

دلیل چهارم:

۴- ﴿توجیه غلطِ حدیثِ ضعیف، و غیر مرتبط بودن حدیث قدسی صحیح با نیمه ی شعبان﴾:

قول پیامبر صلی الله علیه وسلم که میفرماید:

«إن الله لیطلع فی لیلة النصف من شعبان، فیغفر لجمیع خلقه، إلا لمشرک أو مشاحن»

﴿سنن ابن ماجه، کتاب الصلاة، حدیث شماره: ۱۳۹۰، و بوصیری در زوائد ابن ماجه ۲/۱۰ گفته است: اسناد این حدیث ضعیف است﴾ ﴿حتی بعضی علمای جید فرموده اند که این حدیث جعلی و ساختگی است﴾.

در این حدیث دلیلی بر فضل شب نیمه ی شعبان بر شبهای دیگر وجود ندارد، چون در صحیحین به صورت صحیح از پیامبر صلی الله علیه وسلم ثابت و وارد شده است که فرموده است:

«ینزل ربنا تبارک وتعالی کل لیلة إلی سماء الدنیا حین یبقی ثلث اللیل الآخر یقول: لکن یدعونی فأستجیب له، من یسألنی فأعطیه، من یستغفرنی فأغفر له».

﴿رواه البخاری فی صحیحه المطبوع مع فتح الباری، (۳/۲۹)، حدیث شماره (۱۱۴۵) و مسلم، کتاب صلاة المسافرین، حدیث (۷۵۸).﴾

الله تبارک و تعالی هر شب هنگامی که یک سوم آخر آن باقی ماند به آسمان دنیا میآید و میگوید:

چه کسی دعا میکند تا دعایش را مستجاب کنم؟ چه کسی چیزی میخواهد تا به او بدهم؟ چه کسی طلب استغفار و بخشش گناهان را میکند تا گناهانش را ببخشم؟

آماده بودنِ الله سبحانه و تعالی برای بخشش گناهان مردم متوقف بر شبی معین از سال یا شبهایی محدود نیست، بلکه در این حدیث شریف لفظ (کل لیله) آمده است، یعنی، الله سبحانه و تعالی هرشب به آسمان دنیا می آید و….. نه اینکه صرف و تنها در شب نیمه ی شعبان !

این بدین معنی است که:

بنده تمام سال گناه کند، و در نیمه ی شعبان بیدار باشد، عبادت کند، گناهانش بخشیده میشود، این در حقیقت تشویق و ترغیب کردن مردم به گناه، در طول سال است، چون همه امید بیدار بودن در شب برات را دارند،

این امر، به عمل عیسویانی میماند که، در طول سال، شب و روز خوب گناه میکنند، و بعداً نزد پاپ در کلیسا میروند و به او اعتراف میکنند، و پاپ هم آنها را به نمایندگی از عیسی مسیح میبخشد، و با بازگشت از کلیسا، بعد از توبه، کوبه میکنند.

استغفزالله من ذلک!

الله تعالی، در تمام سال، در یک شبِ نیمه ی شعبان نه، بلکه هر شب در آسمان دنیا بندگانش را به توبه، و طلب مغفرت میخواند، در غیر آن، بسا انسانها تا شب برات زنده نمیمانند، ….

دلیل پنجم:

۵- ﴿نو آوری لفظ (برات) در امور دین و خلط آن با شریعت﴾:

نه در قرآن کریم، نه در حدیث صحیح، نه در حدیث ضعیف، و نه هم در حدیث ساختگی لفظی بنام ﴿برات﴾ و یا ﴿برائت﴾ آمده است، و در،حقیقت این یک لفظ خودساخته و خودبافته است، پس چگونه ملت را به چیزی که وجود نداشته باشد ترغیب کنیم؟

در حقیقت، لفظ خود ساخته ی برات، به شب پانزدهم و به قولی چهاردهم ماه شعبان اطلاق شده که در کشورها و مناطق مختلف خاورمیانه و شبه قاره هند مثل ایران، پاکستان، مناطق کُردنشین و از جمله در خراسان مراسم ویژهٔ «برات» با عناوین مختلفی چون عید برات، شب برات، روز برات، چراغ برات، Barat Night , Şeva Beratê، و…. آمده است که ریشه ای در کتاب و سنت از این لفظ نداریم.

دلیل ششم:

۶- ﴿نبودِ دلیل و برهان از امامان اربعه در مختص کردن این شب برای عبادت﴾:

هیچ روایت صحیحی از امامان چهار مذهب اهل سنت، امام اعظم ابوحنیفه رحمه الله، امام شافعی رحمه الله، امام مالک رحمه الله، و امام احمد رحمه، در عبادات شب نیمه ی شعبان نیامده است، که این شب را خاصه ی عبادات سازند، و نه هم این بزرگواران پیروان خویش را به چنین چیزی ترغیب کرده اند.

در حقیقت، امامان هر چهار مذهب، مسلمانان را به عبادات در تمام سال فرا خوانده اند، نه صرف برای این شب خاص.

دلیل هفتم:

۷- ﴿ایجاد عبادتِ جدید از طرف بندگان، بعد از تکمیل دین توسط رسول کریم صلی الله علیه وسلم﴾:

کسی که این قول را انتخاب میکند که انسان به صورت فردی این نماز را برای خود بخواند مکروه نیست، این انتخابی بدون دلیل میباشد و هیچ دلیلی آن را تقویت نمیکند.

اگر دلیلی موجود بود بیان میشد، اما کسی که آن را رد میکند به فرموده ی پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم استدلال میکند که به صورت کلی میگوید: «من عمل عملاً لیس علیه أمرنا فهو رد»

و همچنین به عمومیت احادیث و روایتهای دیگر که بر نهی از بدعت و دوری از آنها دلالت دارند استدلال میکنند.

اما این که اوزاعی قیام این شب را مستحب دانسته و حافظ ابن رجب نیز آن را اختیار نموده، ضعیف می باشد؛ زیرا هر قولی که با دلیل شرعی ثابت نشود برای مسلمان ثابت نیست آن را در دین ایجاد نماید، به تنهائی باشد یا گروهی، مخفیانه یا علنی، به دلیل این فرموده ی رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وسلم:

«من عمل عملاً لیس علیه أمرنا فهو رد»

و به دلیل احادیث و روایات دیگر که در این مورد آمده اند. ﴿لتحذیر من البدع، ص ۱۳﴾

دلیل هفتم:

۷- ﴿عبادات توقیفی است و با احادیث ضعیف نمیتوان در امور عبادی جسارت کرد﴾:

علامه احمد شاکر رحمه الله می‌گوید:

«درباره‌ی بهره گرفتن از روایت ضعیف هیچ تفاوتی میان احکام و فضایل اعمال نیست، بلکه هیچ کس در شریعت حجتی ندارد مگر از احادیث صحیح یا حسن که از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت شده است» الباعث الحثیث (۱/ ۲۷۸).

برای مطالعه‌ی بیشتر در این زمینه به کتاب «القول المنيف في حكم العمل بالحديث الضعيف» نوشته‌ی فواد زمرلی مراجعه نمایید.

حتی اگر بپذیریم که این احادیث ضعیف است نه ساختگی، باید گفت که قول صحیح علما عدم استفاده از احادیث ضعیف به طور مطلق است، ولو در فضایل اعمال و ترغیب و ترهیب، و احادیث صحیح انسان مسلمان را از بهره گرفتن از احادیث ضعیف بی‌نیاز می‌سازد.

۸- ﴿استدلال بر حدیث ضعیف و حتی ساختگی و زیر سوال بردن عمل نیمه شب آن حضرت صلی الله علیه وسلم﴾:

آیا، در صورتیکه مادر مؤمنان، عایشه رضی الله عنها رسول کریم صلی الله علیه وسلم را در شب نیمه ی شعبان تعقیب نمیکردند، پس رسول الله صلی الله علیه وسلم فضیلت عبادت در این شب را از امت کتمان میکردند، استغرالله من ذلک.

اولاً این حدیث را ترمذی ضعیف دانسته ولی برای جلوگیری آغشته شدن امت به بدعات، آن را در کتاب حدیث ذکر کرده است:

عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ: فَقَدْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لَيْلَةً فَخَرَجْتُ، فَإِذَا هُوَ بِالبَقِيعِ، فَقَالَ: أَكُنْتِ تَخَافِينَ أَنْ يَحِيفَ اللَّهُ عَلَيْكِ وَرَسُولُهُ، قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللهِ، إِنِّي ظَنَنْتُ أَنَّكَ أَتَيْتَ بَعْضَ نِسَائِكَ، فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يَنْزِلُ لَيْلَةَ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا، فَيَغْفِرُ لأَكْثَرَ مِنْ عَدَدِ شَعْرِ غَنَمِ كَلْبٍ (ترمذي ۷۳۹)

شبی آنحضرت صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ را نزد خود نیافتم (و در جستجوی او بیرون رفتم و) ناگاه او را در جنة البقیع  یافتم. آنحضرت صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فرمودند: آیا می ترسی که خدا و رسولش بر تو ستم کنند؟ عرض کردم: ای رسول خدا !گمان بردم شاید پیش یکی دیگر از همسرانت تشریف برده اید.

آنحضرت صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فرمودند: خداوند در شب نیمۀ شعبان به آسمان دنیا رحمات خاص نازل می فرماید و به اندازۀ تعداد موهای گوسفندان قبیله کلب، بندگان خود را می آمرزد.

آنچه در سه بخش این مضمون، از آیات و احادیث و سخنان اهل علم گذشت، برای طالب حق روشن می‌کند که گرفتن مراسم برای نیمه ی شعبان و برپایی نماز و غیره در آن شب، و اختصاص روز آن به روزه گرفتن نزد اکثر علما و اهل علم بدعتِ منکر می‌باشد،

و در شریعت اسلام جایی ندارد، بلکه از چیزهایی است که در دین اسلام بعد از عصر صحابه پیدا شده است، برای کسی که در این مورد و سایر موارد دیگر جویای حق باشد این آیه کافی است که الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ » (مائده ۳)

و سایر آیات در همین مورد و همین معنی، و یا قول پیامبر صلی الله علیه وسلم:

(من أحدث فی أمرنا هذا ما لیس منه فهو رد)

و احادیث دیگر در همین مورد، در صحیح مسلم از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده است که پیامبر صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«لاتختصوا لیلة الجمعة بقیام من بین اللیالی، ولاتختصوا یوم الجمعة بصیام من بین الأیام، إلا أن تکون فی صوم یصومه أحدکم».

«شب جمعه را از میان شب‌های دیگر به عبادت اختصاص ندهید، و روز جمعه را از میان روزهای دیگر به روزه گرفتن اختصاص ندهید، مگر اینکه کسی بر او واجب باشد این روز را روزه بگیرد».

اگر واقعاً اختصاص شبی از شب ‌ها به عبادتی جایز و صحیح بود شب جمعه بر شب‌ های دیگر برتری داشت، چون بر طبق احادیث خوب ‌ترین روزی است که خورشید در آن طلوع می‌نماید.

قال صلی الله علیه وسلم:

﴿خیر یوم طلعت علیه الشمس یوم الجمعة …﴾

﴿رواه امام احمد فی مسنده ۲/۵۱۲، و مسلم  (۵۸۴) وأبو داود في سننه (۱/۶۳۴)﴾

زمانی که پیامبر صلی الله علیه وسلم از اختصاص این شب برای عبادت مردم را می‌ترساند، این ترساندن دلیل است بر اینکه شب‌های دیگر به طریق اولی جایز نیست که به عبادت اختصاص داده شوند، مگر اینکه دلیلی صحیح و درست بر اختصاص آن دلالت داشته باشد،

هنگامی که لیلة‌القدر و شب ‌های رمضان عبادت و تلاش در آنها توصیه شده و بیان شده است، پیامبر صلی الله علیه وسلم مردم را برای آن تشویق کرده است و آن را شخصاً انجام داده است، همانطور که در صحیحین آمده است:

«من قام رمضان ایماناً واحتساباً غفرالله له ما تقدم من ذنبه ومن قام لیلة القدر ایماناً واحتساباً غفرالله له ما تقدم من ذنبه». (رواه بخاری و مسلم)

«هر کسی از روی ایمان و چشم‌داشت به پاداش آن ماه رمضان به عبادت بپردازد خداوند گناهان گذشته او را می‌بخشد و هر کسی از روی ایمان و چشم‌داشت به پاداش آن شب قدر به عبادت و راز و نیاز مشغول شود خداوند گناهان او را مورد عفو قرار می‌دهد».

اگر اختصاص شب نیمه ی شعبان یا شب اولین جمعة ماه رجب یا شب اسراء و معراج آن حضرت به مراسم و جشن گرفتن یا چیزی از عبادت، شرعی و صحیح بود پیامبر صلی الله علیه وسلم امت خود را آگاه می‌کرد و آن را از آنها کتمان نمی‌نمود؛

چون امت ایشان خوب‌ترین مردم و بعد از انبیاء علیهم الصلاه و السلام نصیحت‌پذیرترین مردم بودند، و الله سبحانه و تعالی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم راضی است و آنها را نیز راضی کرده است،

و از سخنان علما فهمیده شد که از پیامبر صلی الله علیه وسلم و از صحابه رضی الله عنهم در مورد فضیلت شب اولین جمعه ماه رجب و نیمة شعبان هیچ چیزی ثابت نشده و به ثبوت نرسیده است.

پس دانسته شد تشکیل مراسم برای آنها بدعت است و در دین پیدا شده‌اند، و همچنین اختصاص آنها به عبادت بدعت منکر است.  ﴿التحذیر من البدع، ص ۱۵-۱۶﴾

گروه خاصی در دین غلو میکنند، و هی جشن میگیرند، چراغان میکنند، و به ارتکاب بدعات و خرافات سخت حریص هستند، در حالیکه رسول کریم صلی الله علیه وسلم از غلو و اغراق در دین سخت نهی و منع کرده اند و میفرمایند:

إِیَّاکُمْ وَالْغُلُوَّ فِی الدِّینِ فَإِنَّهُ أَهْلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ الْغُلُوُّ. (رواه بخاریی، نسائی، ابن ماجه، احمد)

« از غلو در دین بپرهیزید چون غلو امت های  پیش شما را هلاک کرده است» ‏

والله اعلم وصلی‌الله وسلم علی عبده ورسوله نبینا محمد وآله وصحبه أجمعین!

عزیزان گرانقدر!

لطفاً این مضامین خیلی مهم و حیاتی را با تمام خانواده، اقارب، دوستان، و همکاران تان شریک سازید، و در رشد فکری، عقیدتی، ایمانی و وجدانی همنوع تان اقلاً یک امر خیری را، مایه ی حصولِ صدقات جاریه ی تان سازید.

جزاکم الله وخیراً!

ا.ج.ع

نمایش بیشتر

احمد جاوید عارفی

نویسنده: استاد احمد جاوید عارفی

‫5 دیدگاه ها

  1. سلام ،خب اگر ادیان دیگر اعتقاد داشته اند ،بسیاری از امور شریعت بین اسلام وآن ادیان مشترک است واگر حدیث ضعیفی بوده با در مجاور گداشتن ان با این اشتراک جای تامل دارد ،اسلام نقطه اتصال ادیان است واین فابل توجه است

  2. جزاكم الله خيرا
    ماشاء الله ماشاء الله تبارک الله
    الله حافظتون باشه و در پناه حق تعالی همیشه موحد و سلامت باشید.

  3. سلام اگر در مورد فضیلت ماه شعبان در آیات و روایات اطلاعات ندارین لطفا مطلب نذارین که مدیون ائمه اطهار نشین، توصیه می کنم در این خصوص مطالعه بفرمایید و مغرضانه نظر ندین. خداوند هدایتتان فرماید.🤲

  4. سلام اگر در مورد فضیلت ماه شعبان در آیات و روایات اطلاعات ندارین لطفا مطلب نذارین که مدیون ائمه اطهار نشین، توصیه می کنم در این خصوص مطالعه بفرمایید و مغرضانه نظر ندین. خداوند هدایتتان فرماید.🤲 اگر دیدگاه میخواین من نظرم رو دادم اگر کسی به اشتباه بودن مطلبتان نظر دهد این چنین با او برخورد می کنید، کجا و کی من نظر دادم این اولین بار هست که دیدگاه می نویسم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا

Adblock رو غیر فعال کنید

بخشی از درآمد سایت با تبلیغات تامین می شود لطفا با غیر فعال کردن ad blocker از ما حمایت کنید