اکثریت دولت داران منافقین اند
اکثریت دولت داران منافقین اند
بزرگترین تیزهوشی و ذهانت حضرت حسن بصری رحمه الله این بود که این واقعیت را درک کرده بودند که مرض نفاق مرض زنده و جاویدانی است که هنوز هم وجود دارد و منافقان نه تنها موجود هستند، بلکه در زندگی مردم نیز موثر و در امور سلطنتی نفوذ دارند، و بسیاری از کارها به وسیلۀ آنها میچرخد.
شخصی از حسن بصری رحمه الله پرسید آیا در این زمان هم نفاق وجود دارد فرمودند:
«لو خوجوا من ازقه البصره لاستوحشتم فیها»
«اگر منافقین از کوچههای بصره خارج گردند شما از این شهر وحشت میکنید».
بیشتر جمعیت شامل کسانی است که با اسلام فقط نسبت اسمی دارند و اسلام در قلب ایشان جاگزین نشده است، یا ایشان در نظر اعمال و اخلاق با سیرت اسلامی آراسته نیستند.
در جلسه دیگر چنین فرمودند:
«یا سبحان الله ما بقیت هذه الامت من منافقین قهرها واستأثر علیها»
«سبحان الله جای تعجب است که منافقینی که مغرض درجه یک میباشند چطور بر این امّت غالب شدهاند».
یعنی در دستگاه حکومت عناصری وجود دارند که مخلص اسلام و مسلمین نیستند و فقط منافق و اغراض شخصی خویش را در نظر دارند.
در موثر بودن دعوت و اصلاح حسن بصری رحمه الله مهمترین انگیزه این بود که سر نخ زندگی را در دست گرفتند و به اصل مرض جامعه توجه فرمودند.
در زمان ایشان دعوتگر و واعظ خیلی به کثرت وجود داشت، اما جامعۀ آن روز وجود دعوت کسی را نسبت به وجود دعوت او، اصلاً احساس نمیکرد.
زیرا درسها و سخنرانیهای ایشان بر روابط فاسد زمان ضربه میزد، زیرا که بیشتر، حقیقت نفاق را بیان میکردند و نفاق مرضی بود که عموم مردم در جامعه به آن مبتلا بودند.
ایشان اخلاق و علایم منافقان را بیان میکردند و این علایم در اکثریت افرادی وجود داشت که در دستگاه دولت، و در ارتش و امور تجارت پیشقدم و در زندگی ممتاز بودند.
ایشان معایب دنیاطلبی و آخرت فراموشی را بیان میکردند که عموم مردم در این مرض وبا مانند، مبتلا بودند.
ایشان نقشۀ موت و آخرت را ترسیم مینمودند و حقایقش را به استحضار میرساندند، گروهی از غافلان مترف به وجود آمده بودند که در زندگی خودشان این چیزها را فراموش کرده بودند.
خلاصه اینکه دعوت، مواعظ و درسهای اصلاحی حضرت حسن بصری رحمه الله با خواهشها و اغراض آن زمان در تعارض بودند، محیط آن زمان نمیتوانست از این چیزها قطع رابطه کند و تأثیر جلسات سخنرانیهای ایشان بود که بسیاری از مردم متوجه معایب خویش شده و تادیب میشدند و زندگی جدیدی اختیار مینمودند.
ایشان به وسیله جلسات سخنرانی به ایمان و دین دعوت میدادند و به وسیله صحبت عملی تربیت و تزکیه نفوس انجام میدادند.
مدّت ۶۰ سال عمرش را در فعالیتهای دعوت و اصلاح میگذراندند و از این میتوان نتیجه گرفت چقدر مردم از شیرینی ایمان و حقیقت اسلام بهرهمند میشدند.
بدون شک که نفاق در هر زمان زنده و منافقان در هر قرن موجوداند و وجودشان به یک زمان مخصوص نیست.
نفاق دو نوع است یکی نفاق اعتقادی، دوم نفاق عمل و اخلاق. علم قطعی. در نفاق اعتقادی پس از وفات رسول الله جهت انقطاع وحی مشکل است. اما نفاق عملی و اخلاقی کثیر الوقوع است.
عزیزان گرانقدر!
لطفاً این اقوال و سخنان ارزشمند را در گوشی های تیلفون تان SAVE و در وقت ضرورت بدان مراجعه، و نیز با دیگران شریک سازید.
جزاکم الله خیراً!