ملاقات با فرشته ی مرگ (بخش چهارم)
﴿بخش چهارم﴾:
???? به اعمال، افعال، غرور، تکبر و خودسری های انسانهای امروزی تعجب میکنم و بعضاً با خود میگویم:
﴿ آیا واقعاً ما همان آدمی زاد هستیم که خالق یکتا روح پاک خودش را در کالبد پدر مان دماند، زبانش آموخت و اشرف المخلوقاتش نامید؟﴾
???? اگر همان هستیم، پس چرا اینقدر در مقابل گناهان بیتفاوت، در حب شهوات و لذات زود گذر دنیا حریص، و در ریختنِ خون انسان های دیگر تشنه ایم؟
????نه آن انسانیت و شرافت در رعیت و جامعه دیده میشود، و نه هم اخلاق اسلامی در تیکه دارانِ نام نهاد و خودتراشِ امروز.
???? در حقیقت، قصاوت قلب، کشتار ناحق، اصرار بر گناهان، ترویج فحشأ، خاموش نشستن در مقابل منکرات، کارِ دوست داران ابلیس و حزبِ شیطان است.
????این همه، برای آن است که مصیبتِ مرگ، دیگر برای مان اهمیتی ندارد، چون، اکثریت رعیت غرق گناهان تباه کن شده، از یاد الله تعالی غافل اند.
???? الله سبحانه و تعالی در سوره ی حشر به بندگانش هُشداز میدهد تا مانند کسانی نباشند که او را فراموش کرده اند و در نتیجه، الله تعالی هم آنها را فراموش کرده، دیگر مورد لطف و مرحمت خویش قرار نمیدهد ، چون ایشان خودشان فاسق هستند.
این که فراموش کردن الله سبحانه وتعالی سبب “خود فراموشى” میشود، دلیل آن نیز روشن است،
زیرا از یک سو فراموشى پروردگار سبب میشود که انسان در لذات مادى و شهوات حیوانى فرو رود، و هدف آفرینش خود را به دست فراموشى بسپارد و در نتیجه از ذخیره ی لازم براى فرداى قیامت غافل بماند.
از سوى دیگر فراموش کردن الله سبحانه وتعالی همراه با فراموش کردن صفات پاک او است.
???? هستى مطلق و علم بى پایان و غناى بى انتها از آن او است و هر چه غیر او است وابسته به او و نیازمند به ذات پاکش میباشد،
و همین امر سبب میشود که انسان خود را مستقل و غنى و بى نیاز بشمرد، و به این ترتیب واقعیت و هویت انسانى خویش را فراموش کند.
???? وسوسه های شیطان ، تعلق به دنیا و گناه از علل فراموش کردن پروردگار است و در مقابل با نماز ، قرآن ، تفکر در آیات الهی و استفاده از استدلال و برهان می توان یاد الله سبحانه و تعالی را در دلها زنده ساخت.
????انسان از مرگ فرار میکند و چون مریض و بیمار میشود از ترس اینکه مبادا بمیرد سریعاً خود را معالجه میکند، جایی که احساس میکند بوی مرگ میآید آن جا پا نمیگذارد.
ولی ای انسان ناسپاس، متکبر، و مغرور!
???? مرگ از راه دیگری وارد میشود و هر قدر زرنگ باشی، مرگ از تو باهوشتر است، هر اندازه گردن کلفت و مایهدار باشی او کارش را میکند.
او هرگز درب خانهای را به نیت اجازه گرفتن نمیزند و هیچ حجاب و دیواری مانع ورود او نمیشود و بدل هم قبول نمیکند.
???? کفیل نمیخواهد، رحم بر کوچک و بزرگ نمیکند.
پول و ثروت انسان مانع از کار او نمیشود رشوه قبول نمیکند، پارتی و سفارش کسی را نمیپذیرد.
????کسی را بنام خواهر، مادر، همشیره، بی بی حاجی، ولسوال و یا حاکم صاحب نمیشناسد، و نه هم سفارش کسی را میپذیرد.
بلی برادر و خواهر مسلمان!
???? مرگ همان است که لذتها را از بین میبرد و عمل انسان را قطع میکند، آن وقت دیگر مهلتی نیست که توبه کنی و یا به زیارت بیت الله رَوی.
او حق است، او مهمانی است که بیخبر بر صاحبِ خانه وارد میشود.
????لبخندها را بر لبها میخشکاند، قهقهه را در گلو خفه میکند، مقام و پُست را به دیگران میدهد، انسان را از ثروتش جدا میکند، کالبد را از حرکت باز میدارد، گردنکشان را گردن میزند، دوستان را جدا میکند، فریادها را ساکت میکند، برنامهها و برنامهریزیها را به هم میریزد، شرارت، قلدری، زورگویی و ستمها را پایان میدهد.
???? مرگ حقیقتی که از آن هم فرار میکنم، شربتی که طعم آن را گناهکاران و فرمانبرداران چشیدهاند، کاسهای که از آن انبیاء و رُسُل نوشیدهاند، حقیقتی که منکرین خدا و دوستان خدا به آن اذعان کردهاند. حقیقتی که نمیتوان آن را نادیده گرفت و از آن فرار کرد:
???? قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ (جمعه ۸)
????بگو: «این مرگی که از آن فرار میکنید سرانجام با شما ملاقات خواهد کرد؛ سپس به سوی کسی که دانای پنهان و آشکار است بازگردانده میشوید؛ آنگاه شما را از آنچه انجام میدادید خبر میدهد!»
???? آری، او شما را ملاقات خواهد کرد هر جا که باشید، هر شخص زندهای برگروه دیگری گریه خواهند کرد و هر نامآوری فراموش خواهد شد.
???? انسان در آستانه ی مرگ و در آخرین لحظات عمر خود با یک سیر سریع به مجموعه ی عمر خود می نگرد و حالات منحصر به فردی به او دست می دهد و در چنین حالتی، جذبه های مرگ نیز او را فرا می گیرد و تحت تأثیر این جذبه ها حالات و خصوصیات ویژه ای پیدا می کند که با حالات عادی او متفاوت است.
???? در این حال از شدت توجه ی او به اطرافیان کاسته می شود؛ بیشتر تحت تأثیر تمایلات درونی خود قرار دارد؛ تمایلات، باورها و حالاتی که عمری را در راستای آن تلف کرده و اکنون از جلو چشم او رژه می رود.
????به هر حال چون توجه ی او نسبت به اطرافیان و حوادث اطراف کم می شود و گاهی جذبات مرگ آن چنان شدید است که شخص به طور کلی از خود بی خود میشود.
از این حالت غفلت و بی خودی که برای دیگران محسوس است به «سَکَرات موت» تعبیر می شود.
???? این سکرات (حالت احتضار و سختی های پیش از مرگ) به خاطر مشاهده ی فرشتگان مأمور مرگ و اوضاع و احوال بعد از مرگ و نتیجه ی اعمال و ترس از سرنوشتی که در انتظار اوست می باشد و یا به خاطر جدایی از نزدیکان و محبوبهای خود و بریدن علقه های فراوان، نسبت به اموال و افراد است و یا به خاطر طبیعت انتقال از عالمی به عالم دیگر که از بسیاری جهات برایش ناشناخته و مجهول است و یا به دلایل دیگر.
???? هر کُرسی خالی و هر منصبی واگذار خواهد شد، دوستان، برادران، همسایگان، زن و فرزندان، ترک خواهند شد.
???? دست و پاهای متحرک، بیحرکت و لباسهای زیبا و قشنگ بیصاحب خواهند ماند و زنگ (الرحیل، الرحیل) کوچ و خداحافظی نواخته خواهد شد و طوفان مرگ برنامهها و امیدها را با خود خواهد برد و پرونده اعمال (نیک و بد) بسته خواهد شد.
????پرده کنار زده خواهد شد و حجاب برداشته میشود، آیات قرآن تعبیر خواهند شد، شیرینی زندگی، تلخ و یا تلخی آن شیرین خواهد گشت.
???? قطار زندگی متوقف و سفر پایان مییابد و جا و مکان مشخص خواهد گردید و وعدههای الهی متحقق خواهند شد، روح فرمانبردار جسد نخواهد بود، آری آن روز خواهد آمد و حتماً خواهد آمد.
???? آرزوها نابود، بناها خراب و بدنها زیر خاک پوسیده خواهند شد چهرهها و محاسن از هم پاشیده و بدنهای معطر به لاشههای گندیده و طعمه کرمها و حشرات خواهند شد.
???? آن جوانی که تا دیروز با دوستانش خنده و قهقه سر میداد، و صفحات فیسبوکش را از مزاح و تصاویر نامحرم پر کرده بود، حالا خنده هایش به وهم و گناهانش بالای شانه هایش سنگینی میکند، در زیر انبار خاک، در یک سوراخ تاریک، با خزنده ها و کرم ها، جواب حساب های فیسبوکش را باید بدهد.
???? و آن دختری که تصاویر زنان بت پرست بالیوود را در پروفایلش میگذاشت، با نامحرم صحبت مینمود، با ناز وعشوه راه میرفت،
حیأ و حجاب، هر دو را رها کرده بود، و در محفلِ این و آن میرقصید، محاسن برجسته ی وجودش را با ساز و موسیقی میلرزاند، حال در این سوراخ تاریک، تمام اعضای بدنش از هیبتِ صحبتِ مأموران جهنم میلرزد.
????عالم قبر آخرین منزل دنیا و اولین منزل آخرت است که هرگز از آن به سمت دنیا بازگشتی نیست.
???? مرگ مژده ای است به نعمت های ابدی، ویا هم بشارتی است به عذاب ابدی!
و اینکه کدام یک نصیبت خواهد شد، سر به گریبان کن، و اعمالت را در مقایل چشمانت پیمانه کن!
???? مرگ خاتمِ زندگی و اولین گام بسوی آخرت است.
بلی برادر و خواهر مسلمان!
???? با آغاز مرگ و ورود به قبر ،کار دینداری و تکالیف الهی به پایان می رسد، شک و تردید برطرف می شود و ایمان به حقایق آخرت کامل می شود اما این ایمان دیگر هیچ سودی نخواهد داشت.
آنجا مکان افسوس است، مکانی که مرد و زن باخود میگوید:
﴿ ای کاش دوباره زنده شوم، این خاک را از بالایم دور کنند، تا توان دارم هم خودم عبادت و نیکی کنم و هم دیگران را به معروف دعوت کنم، ای کاش دوباره زنده شوم﴾.
???? باز هم انسان و اعمال او مرا متحیرمیسازد. خوب میداند که، این جوانی، زیبائی، شادابی، پوست و جلد شفاف، صورت و لباس فاخر، تا ابد با او نیست!
عزیز!
???? در آئینه، بصورتت نگاه کن، این چشمها، بینی، دهن، لب و دندان، به دست هایت نظری انداز، به پاهایت خیره شو…
قسم به ذات پاک یکتا!
???? هر قدر زیبا باشی، همه، و همه، خاک میشوند، امروز باتو، فردا طعام کرم ها و خزنده های زیر خاک اند.
بیا که از این عالمِ جسم پروری و خود پرستی به عالم دیگری صعود کنیم!
???? ﴿بیا انسان شویم، انسان بمانیم، انسان زندگی کنیم، و انسان بیمیریم!﴾
بیا عزیز! بیا!
منبع: فیسبوک آیا میدانستید