حقوق مشترک میان زن و شوهر
حقوق مشترک میان زن و شوهر
———–
1- معاشرت و زندگی متقابل با شیوة پسندیده وخوب(زندگی زناشویی بازیچه و سرگرمی نیست و نه هم لذتی زودگذر یا پیوندی موقت و گذرا یا تنها شهوت و بهره برداری جنسی بلکه مسئولیتی بزرگ و بار سنگینی است که نیاز به صبر و مجاهده و حکمت و اندیشه دارد ..هرگاه روابط و پیوند میان زن و شوهر به این مرتبه از استواری و استحکام باشد و حق هرکدام بر دیگری به این عظمت و اهمیت این خود ایجاب میکند که بزرگترین آنچه بر زن و شوهر لازم است این است که با هم زندگی با همی شایسته و مصاحبت و همدلی نیک داشته باشند و هرکدام وظائف و مسئولیتها و حقوق خود را نسبت به دیگری بداند و آن را دربرابر یکدیگر انجام دهد )
2- حلال بودن بهره برداری جنسی (هرکدام از زن و شوهر حق دارند در آنچه خداوند مباح ساخته، از همدیگر بهرهگیری نمایند و این موضوعی است که فطرت بدان میخواند و ازدیاد نسل انسانی بر آن استوار بوده و دوستی و الفت میان شان پدید میآید..در مقابل این حق شوهر، بر شوهر نیز لازم است تا نیاز جنسی همسرش را در هرلحظه ای که بخواهد، و او برآن توانمند باشد، برآورده سازد مادامیکه تنش، رنجور و فرسوده نشود، یا عبادتی واجب او را از آن بازندارد یا کاری که برای تأمین معیشت زن و فرزندش بدان نیاز دارد..از برخی سلف روایت شده که: هر چهار شب و از برخی دیگر در هر طهر و پاکی یکبار )
3- تعاون و همکاری بر نیکوکاری و پرهیزگاری(زن و شوهر دو دوست پیوسته به هم اند که هرکدام از دیگری متأثر شده و در او تأثیر میافکند از اینرو، بر هر دو واجب است که بر نیکی و پرهیزکاری همیاری نموده و از گناه و بدی خود را بازداشته، درکار پسندیده مشوق و فرمانده همدیگر بوده و از کارهای زشت همدیگر را منع نمایند).
4- همکاری بر انجام مصالح دنیوی مشترك در خانه مشترك(هرگاه بر زن و شوهر حق باشد که با هم بر نیکی و پرهیزکاری و رستگاری در زندگی اخروی همکاری نمایند، ناگزیر بر آن دو حق است که همچنان در امور زندگیای که برایشان اهمیت دارد، با هم مساعدت کنند و اینکه هرکدام شان بازوی دیگری بوده و مددکار وی باشد و اینکه در دردها و آرزوهای وی شریک بوده و در انجام مصالح و کارهای مرد با او معاون و همکار باشد. چنان که مرد باید با خانمش در آن کارهای خانه که انجام داده اش میتواند، مشارکت می ورزد. همانگونه که رسول خدا با خانواده و همسرانش چنان بودند).
5- همكاري در تربيه اطفال (به این شیوه درمی یابیم که تربیت فرزندان مسئولیتی است که میان زن و شوهر مشترک است وبر هردو لازم است که برای انجام آن با هم همکاری و همیاری نمایند و اینکه باید تلاش های-شان برای تأمین این هدف و تحمل این مسئولیت و بارسنگین، مکمل یکدیگر باشد. بلکه بدست آوردن فرزندان و توجه به تربیت نیکو و آماده سازی شان، خود هدف بزرگ و والاترین غرض از نکاح است ).