????دین چیست؟
و علتِ سُستی، تنبلی و دین گریزی افراد درجامعه!
????دين واژهٔ عربى است كه در لغت به معناى اطاعت و جزاء و… آمده،
????و اصطلاحاً به معناى اعتقاد به آفرينندهاى براى جهان و انسان، و دستورات علمى متناسب با اين عقايد مىباشد.
????از اينرو، كسانى كه مطلقاً معتقد به آفرينندهاى نيستند و پيدايش پديده هاى جهان را تصادفى، و يا صرفاً معلول فعل و انفعالات مادى و طبيعى مىدانند «بى دين» ناميده مىشوند.
????اما كسانى كه معتقد به آفرينندهاى براى جهان هستند هر چند عقايد و مراسم دينى ايشان، توأم با انحرافات و خرافات باشد «با دين» شمرده مىشوند.
????و بر اين اساس، اديانِ موجود در ميان انسانها به حق و باطل، تقسيم مىشوند،
???? و دين حق عبارتست از:
????آيينى كه داراى عقايد درست و مطابق با واقع بوده، رفتارهايى را مورد توصيه و تأكيد قرار دهد كه از ضمانت كافى براى صحت و اعتبار، برخوردار باشند.
????برای دین معانی متعددی وجود دارد:
????۱- به معنی جزا و پاداش است.
????الله تعالی می فرماید:
????﴿مالک یوم الدین﴾ «مالک روز جزاست»
????۲- به معنی خضوع و تسلیم شدن است.
????گفته شده:” دان له” یعنی تسلیم او شد.
???? مراد از دین در اینجا تمام آن چیزهایی است که الله تعالی به وسیلهٔ رسولش صلی الله علیه وسلم از احکام و دستورات اعتقادی، گفتاری یا فعلی باشد، ارسال داشته است.
????دین در اصطلاح مجموعهٔ عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتى است که براى ادارهٔ امورِ جامعهٔ انسانى و پرورش انسانها میباشد.
????و لذا هماهنگى قوانین و مقررات آن با نیاز واقعى جامعه و مناسبت آن با تحولات اجتماع و مطابقت آن با سرشت و سیر جوهر انسان، میزان حق بودن آن است .
????و چون قافلهٔ انسانیت جزئى از اجزاى منسجم جهان است که به اندازهٔ خود در آن اثر گذاشته و از آن اثر میپذیرد
????از این رو تنها کسى میتواند انسان را رهبرى کند که او را به خوبى بشناسد و از رابطهٔ او با جهان آفرینش با خبر باشد.
????و آن کس جز ذات اقدس الهى کسى نیست،
????از این رو دینِ حق، دینى است که عقاید، اخلاق، قوانین و مقررات آن از طرف الله تعالی نازل شده باشد.
????در باب ضرورت و لزوم دین میدانیم که :
????۱- انسان موجودِ استخدام کننده است.
????۲- استخدام گرى بشر در طبیعت وى نهفته است.
????۳- استخدام گرى بشر موجب اختلاف در تمام شئون حیات میشود.
????۴- نظام تکوین اقتضا میکند که این اختلافها رفع شود تا انسان به کمال لایق خود برسد.
????۵- رفع این اختلافات جز به وسیلهٔ قانون امکان پذیر نیست، قانونى که زندگانى اجتماعى انسان را اصلاح کند و سعادت وى را تأمین نماید.
????۶- طبیعت انسان از عهدهٔ این کار بر نمی آید چون خودش عامل اختلاف است.
????۷- اختلافات به وسیلهٔ قوانینى که با اندیشهٔ بشرى وضع شود از میان نمیرود.
????۸- با توجه به مقدمات فوق به این نتیجه میرسیم که ضروریست تا پروردگار از طریقی به انسان راه را نشان دهد و این راه همان راه وحى است.
????۹- اما در باب اهداف دین باید گفت، دین است که فطرت را با فطرت اصلاح میکند،
????و قواى مختلف را هنگام طغیان به حال اعتدال بر میگرداند،
????و رشتهٔ زندگانى دنیوى و اخروى، مادى و معنوى انسان را به نظم درمی آورد.
????و آن کس که با ایمان باشد و اخلاق الهى را در جان خود پیاده کند و بر پایه آن ایمان و این اخلاق عمل نماید در فرهنگ قرآن کریم، انسان است و این هویّت انسانى نه تنها در دنیا او را از دیگران جدا میسازد بلکه در برزخ و قیامت و بهشت نیز همواره ممیّز او از دیگران است.
????معناى لغوى دین، انقیاد، خضوع، پیروى، اطاعت، تسلیم و جزاست،
????و معناى اصطلاحى آن مجموعهٔ عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتى است که براى امورِ جامعهٔ انسانى و پرورشِ انسانها باشد.
????گاهى همه این مجموعه، حق و گاهى همهٔ آن باطل و زمانى مخلوطى از حق و باطل است.
???? اگر مجموعه حق باشد آن را دین حق،
و در غیر این صورت آن را دین باطل و یا التقاطى از حق و باطل مینامند.
????از آنجا که دین براى ادارهٔ امور جامعه انسانى و پرورش انسانهاست،
????هماهنگى قوانین و مقررات آن با نیاز واقعى جامعه و مناسبت آن با تحولات اجتماع و مطابقت آن با سرشت و سیر جوهرى انسان، میزان حق بودن آن است.
ادامــــــه دارد…..
به به!چی عالی مقالی. من عاشق سایت شمایم مفلحونی ها. خداوند پدر و مادر شما وکسی را که به این زیبای نوشته است مغفرت کند. لطفا از این پست ها زیاد بگذارید. بی اندازه خوشحالم کرد.
جهان سپاس از مطالب ارزشمند تان
سلام و خسته نباشید. میخواستم بگم که من میخوام از این مقال در تیزس ماستری استفاده کنم، اگر اجازه باشید.
وعلیکم السلام و رحمت الله
آری مشکلی نیست ، میتوانید استفاده کنید
موفق باشید