در این بخش به انواع جادو بحث مختصری را از کتاب و سنت خدمت شما عزیزان پیشکش میکنم تا در بخش بعدی راه را برای درک عمیقِ این موضوع برای شما خواننده ی عزیز هموار سازم.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم سحر را یکی از مهلکات هفتگانه قرار دادهاند، و میفرمایند:
«اجْتَنِبُوا السَّبْعَ الْـمُوبِقَاتِ قَالوا: ما هي؟ يَا رسول اللّه! قَالَ: الشِّرْكُ بِاللَّهِ وَالسِّحْرُ وَقَتْلُ النَّفْسِ الَّتِى حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَأَكْلُ مَالِ الْيَتِيمِ وَأَكْلُ الرِّبَا وَالتَّوَلِّى يَوْمَ الزَّحْفِ وَقَذْفُ الْـمُحْصَنَاتِ الْغَافِلاَتِ الْـمُؤْمِنَاتِ» (بخاری ).
«از هفت گناه مهلک پرهیز کنید. صحابه عرض کردند: ای رسول خدا آن گناهان چیست، فرمودند:
شریکگرداندن با خدا و جادو و قتل به ناحق که خدا حرام کرده است و سودخواری و خوردن مال یتیم و پشتکردن (فرارکردن) در روز جنگ و افتراءکردن بر زنهای پاکدامن بیخبر (از افتراء) و مؤمن».
علاوه بر آیاتی که در سوره ی بقره بر کافربودن سحر و حرمت تعلیم و تعلم سحر دلالت میکرد، و در جاهای مختلف دیگری کفر ساحر را نیز ثابت کرده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم نیز در این حدیث سحر را بعد از شرک قرار داده است.
﴿انواع جادو﴾:
۱- ﴿تنجیم﴾:
رسول کریم صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«مَنِ اقْتَبَسَ عِلْماً مِنَ النُّجُومِ فَقَدْ اقْتَبَسَ شُعْبَةً مِنْ سِحْرٍ زَادَ مَا زَادَ». (روایت کرده امام احمد).
«کسی که یک شعبهای از علم نجوم را فرا گیرد به تحقیق که یک شعبه از علم جادو را فرا گرفته است، و هرچه بیشتر فرا گیرد، بیشتر فرا گرفته است».
منظور از منجمین در اینجا کسانی هستند که از علم نجوم برای حوادث ارضی استدلال میگیرند، و میگویند:
هرگاه فلان ستاره طلوع کند، بیماری یا مرگ فرا میرسد و یا باران میآید و یا خشکسالی میشود و هرگاه فلان ستاره طلوع کند، اجناس گران و یا ارزان میشود.
این چنین ادعاهایی کفر است، زیرا این ادعای غیبدانستن است، و به جز الله تعالی کسی از زندگی و مرگ و گرانی و ارزانی یا بارندگی و خشکسالی در زمان آینده اطلاع ندارد، و کسی که از آینده و حوادث آن به وسیله جادو خبر میدهد که همان تنجیم است ادعای غیبگویی کرده است، پس تنجیم یک نوع جادو است.
اما فراگیری آن علم نجومی که عبارتست از علم حساب و درجات فلک و فصول سال و اوقات نماز، مباح و جادو نیست. زیرا الله تعالی ستارگان را برای سه هدف آفریده است، زینت آسمان، رجم شیاطین و علائم راهنما.
الله سبحانه و تعالی به وسیله ی ستارگان، آسمان را از شیطانهایی که خواسته باشند استراق سمع کنند حفاظت میکند، و آنها را با نوعی ستاره (شهاب) از پای درمیآورد و میسوزاند و منظور از نجوم همین است، و اما استدلال از ستارگان برای حوادثی که در زمین پیدا میشود، این کار جادوگران و منجمین است و مصداق حدیث من اقبتس … میباشد.
پس تنجیم به این معنی سحر و منجم ساحر است، و هرکس ساحر باشد کافر و از دین اسلام خارج میشود.
و کسی که ادعای علم غیب داشته باشد، نیز کافر و بلکه از شیطانهای بزرگ است، زیرا به جز الله تعالی کسی علم غیب را نمیداند و شاید انبیاء را نیز اندکی از علم خود آگاه کرده باشد، چنانچه در قرآن مجید میفرماید:
﴿عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ فَلَا يُظۡهِرُ عَلَىٰ غَيۡبِهِۦٓ أَحَدًا ٢٦ إِلَّا مَنِ ٱرۡتَضَىٰ مِن رَّسُولٖ﴾ [الجن].
«داننده غیب خداست و هیچکس را بر غیب خود آگاه نمیسازد، مگر پیغمبری که خدا از او خشنود باشد».
الله تعالی بنابر مصلحت گاهی انبیاء را از بعضی مغبیات مطلع میسازد، و این از جمله معجزات پیامبران است که به طور وحی منزل از جانب الله تعالی (نه به طور آموختن تنجیم و سحر) تعلیم گرفتهاند.
اما کسی که ادعا کند که علم غیب را میداند، مشرک است، زیرا خود را به بعضی از خصائص الله تعالی که علم غیب است، با او تعالی شریک کرده است و کافر است، زیرا بر خالق یکتا و سبحان افتراء بسته است.
۲- (نوع دوم جادو، دمیدن در نخها و گرهها است):
چنانچه در سوره ی فلق میفرماید:
﴿وَمِن شَرِّ ٱلنَّفَّٰثَٰتِ فِي ٱلۡعُقَدِ ٤﴾
«بگو به خدا پناه میبرم از شر جادوگرانی که در گرهها میدمند».
گرهزدن نخها و خواندن اسماء شیاطین و تعویذات شیطانی بزرگترین نوع جادو و کفر آشکار است.
۳- (نوع سوم جادو علم بیان است):
علم بیان از انواع جادو به شمار میرود، و پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم نیز فرمودند:
«وَإِنَّ مِنَ الشَّعَرِ لَحِكْمَة وَإِنَّ مِنَ الْبَيَانِ لَسِحْرًا»
«همانا بعضی از شعرها حکمت و بعضی از بیانات جادو میباشد».
منظور از بیان در اینجا فصاحت و بلاغت در خطابت و سخنرانی است، زیرا خطیب و سخنران زمانی که بلاغت کلام داشته باشد، میتواند دلائل جذاب باطل را برای مردم آراسته نماید، تا راه حق را رها سازند، داعیان ضلالت و گمراهی نیز وقتی برای مردم با کلامی رسا و شیرین سخنرانی کنند میتوانند راه باطل را حق جلوه دهند، و مصداق قول پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم «إِنَّ مِنَ الْبَيَانِ لَسِحْرًا» همین است.
البته حرف من در جمله «وَإِنَّ مِنَ الْبَيَانِ» تبعیضیه است، یعنی هر بیانی مذموم نیست. بیانی که حق را روشن سازد، و از حقائق حمایت کند، قابل ستایش است و سخنران بلیغ وقتی به قصد نصرت و یاری دین خدا و ارشاد مردم به سوی اسلام سخنرانی کند قابل تقدیر میباشد.
لیکن آن سخنران یا نویسنده یا شاعری که به قصد گمراهکردن و منحرفساختن مردم آنها را با بلاغتش متأثر میکند و فکرشان را دگرگون میسازد، مرتکب یک نوع جادو شده است که گاهی ممکن است به کفر بیانجامد، که مثال زنده اش (عبدالکریم سروش است) که با لفاظی، حیله و بلاغت کلام توده های عظیمی از جوانان را گمراه کرده، در دام شیاطین آنها را بند کرده است.
۴- (نوع چهارمِ جادو خبرچینی است):
خبرچینی نیز یک نوع جادو است، زیرا انسان خبرچین نزد کسی میرود، به او میگوید: فلانی در باره ی تو چنین گفت، تو را دشنام داد، فلانی همیشه غیبت تو را میکند، تو را بخیل و جاهل معرفی میکند و… … .
سپس نزد دیگری رفته و همینطور خبرچینی میکند، تا این که بین دو دوست یا دو مسلمان دشمنی ایجاد میکند.
خبرچین بین مسلمانان تفرقه ایجاد میکند، و آتش جنگ را برمیافروزد و یا اسباب جدایی را بین خویشاوندان پدر و فرزندان، مادر و فرزندان، برادر و برادر، عالم و طالب، طالب و دانشجو و گاهی بین عامه مسلمین فراهم میسازد و به سبب خبرچینی ممکن است یک اجتماع را تباه و نابود سازد، پس خبرچینی یک نوع جادو است، چنانکه الله سبحانه و تعالی از جادوگران امتهای گذشته نقل میفرماید:
﴿فَيَتَعَلَّمُونَ مِنۡهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِۦ بَيۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَزَوۡجِهِ﴾ [البقرة ۱۰۲].
«از ان دو فرشته (هاروت و ماروت) جادوهایی را تعلیم میگرفتند که بین مرد و همسرش تفرقه ایجاد کنند».
خبر چین نیز مانند جادوگر میتواند تفرقه ایجاد کند، در کلام بعضی از گذشتگان نیز آمده است، میفرماید:
«إن النمام يفسد في ساعة ما يفسد الساحر في سنة» (ابن مفلح در الفروع).
خبرچین در یک ساعت میتواند به اندازه ی یکسال جادوگر فساد ایجاد کند.
زیرا فساد جادوگر معمولا به دو یا سه یا یک جماعت کوچک محدود و منتهی میشود، اما فساد خبرچین یک اجتماع را فاسد میکند.
معمولاً انسان خبرچین فردی پرکار و کوشا است که از این مجلس به آن مجلس و از این خانه به آن خانه میرود، و اختلاف و دشمنی را بین مردم منتشر میسازد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«أَلاَ أُخْبِرُكُمْ مَا الْعَضْهُ هِىَ النَّمِيمَةُ الْقَالَةُ بَيْنَ النَّاسِ » (مسلم )
«آیا شما را خبر دهم عضه (جادو) چیست؟ عضه خبرچینی که بین مردم گفتگو میشود».
پس خبرچینی یک نوع جادو است، اگرچه خبرچین در حکم کفر مانند ساحر نیست، لیکن در عمل مانند ساحر است. و خبرچینی از گناهان کبیره است که به حد کفر نمیرسد، لیکن مانند جادو و شاید هم سختتر تأثیر میگذارد، و اگر به خبر چین جادوگر گفته شده، به خاطر همین است که خبرچینی مانند جادو اثرگذار است.
خبرچین فاسق است، زیرا مرتکب گناه کبیره شده است، و واجب است که از این عمل خود توبه کند. این خلاصهای از انواع سحر بود که پیامبر اکرم ص آنها را برای امتش بیان فرمودند تا آنها را بشناسند و از آنها پرهیز کنند.
ائمه ثلاثه (ابوحنیفه، مالک و شافعی) و نیز جمهور علماء به کیفر ساحر اتفاق دارند که باید کشته شود از او نخواهند که توبه کند.
هرگاه ساحربودن وی به اعتراف خودش یا به شهادت دو مسلمان ثابت شد، کشته شود و توبه اش پذیرفته نشود، زیرا ممکن است توبه اش ظاهری و نیرنگ باشد، ونیز ساحر زندیق است، و توبه ی زندیق پذیرفته نمیشود، چون اعتمادی نیست که توبهاش قلبی باشد باید کشته شود، زیرا پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم میفرماید:
«حَدُّ السَّاحِرِ ضَرْبَةٌ بِالسَّيْفِ» (روایت ترمذی، طبرانی،دارقطنی، حاکم، و بیهقی)
این حدیث به طور مرفوع و موقوف با اسنادی صحیح روایت شده است که حد ساحرکشتن آن با شمشیر است، و از توبه چیزی بیان نشده است.
بعضی علماء گفته اند که از ساحر توضیح بخواهند، اگر سحرش از نوع کفر نیست، از او جلوگیری شود، لیکن این فتوا درست نیست، زیرا انواع جادو با همکاری شیاطین و از راه کفر و شکر وصل میشود، و کفر محض میباشد. شاید آن عده از علماء که چنین فتوا داده اند به گمانشان به جز همکاری شیاطین و کفر و شرک راه دیگری هم برای جادو وجود دارد.
خلیفه ی دوم اسلام حضرت عمر بن الخطاب رضی الله عنه دستور داد تا مرد و زن جادوگر را بکشند و دستور به توبه خواهی نداد.
همچنین أم المؤمنین حفصه دختر گرامی حضرت عمر رضی الله عنه همسر پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم کنیز خود را به خاطر ارتکاب جادو به قتل رساند.
نسبت به قتل ساحر باید هرچه سریعتر اقدام شود، تا مسلمانان از شرش راحت گردند.
مسئله خیلی مهم است و هرکس بر چنین موردی اطلاع یابد، لازم است سریعا به مسئولین شهر خود اطلاع دهد، تا حد الامی بر او جاری و مسلمانان از شر و فسادش محفوظ بمانند.
از الله سبحانه وتعالی مسئلت داریم که همه ما را در راهی که صلاح اسلام و مسلمین و صلاح قلوب و وحدت کلمه و یک پارچگی و یاری حق و نابودی باطل در آن باشد موفق بدارد.
عزیزان گرانقدر:
لطفاً این مضامین خیلی مهم و حیاتی را با تمام خانواده، اقارب، دوستان، و همکاران تان شریک سازید، و در رشد فکری، عقیدتی، ایمانی و وجدانی همنوع تان اقلاً یک امر خیری را، مایه ی حصولِ صدقات جاریه ی تان سازید.
یک دیدگاه