جامعهمسائل روز

نوروز در افغانستان

بر غَمَت رقصِ نوروزی میکنم

نوروز در افغانستان

بر غَمَت رقصِ نوروزی میکنم

مسلمان زمانی ماه مبارک رمضان را روزه میگیرد، و شب ها برای خالق مهربانش به راز و نیاز می نشیند، جذبه های معنوی و روحانی اش، او را به آسمانها می برد و طوفان محبت الهی در و دیوارِ قلبش را با بادِ عطوفت لمس میکند.

کیمیا ممکن است یک ماده یا یک علم و صنعتی باشد. اما، رمضان کیمیاست زیرا، حتی نَفَسی که در ماه رمضان کشیده می شود ثواب دارد. ماه رمضان وصل به قرآن است، دعا مستجاب می شود. و خواب عبادت محسوب میشود.

بعد از ختم رمضان، ایام عید به مسلمانان؛ یکی از پر برکت ترین روز های شادی و سرور، از طرف الله سبحانه و تعالی تحفه ی بی بدیل و بیمانند، به عبادالله، اعطا شده است تا در این روز ها مهمانِ خالق مهربان و یکتا باشند.

بعد از مدتی، الله تعالی بندگانش را به عید ابراهیمی دعوت میکند، عید قربان؛ مظهر قربانی کردنِ هوی و هوس، قطع وابستگی و دلبستگی به مادیات و رمی دشمنان داخلی و خارجی از قلمرو وجود، و اراضی مسلمانان.

از مزایای معنوی این دو اعیاد ﴿گذشت و ایثار﴾ است که عبادالله را برای رسیدن به مقام های بلند معنوی سوق میدهد.

گذشت و ایثار، از مهمترین راه های رسیدن به الله سبحانه و تعالی است، و این ایثار و گذشت یک نهاد است برای مؤمنانی که می خواهند راه حقیقت، راه تعالی، راه عروج، به مدارج عالیه را طی کنند،راهی که بدون گذشت و ایثار امکان پذیر نیست و هرکسی به مقامات عالیه رسید در زندگی گذشت داشت.

اما، این چی ﴿عیدیست﴾ که در آن با ترویج خرافات، شراب نوشی، منکرات، رقص، ساز، سرود و پایکوبی رقاصه های داخلی و خارجی عصمتِ چشم ها، گوش ها، قلب ها و افکار معصوم نوجوانان و جوانان را به یغما میبرند؟

این است فرق فاحش میان سنتِ الهی و سنت بندگان خاکی!

در سنتِ الهی؛ معنویات، انسان سازی، پاک منشی، واحد پرستی و عاقبت به خیری بندگان نهفته است،

ولی آنچه را انسان با دستان و افکار مغشوش و فریب خورده اش می سازَد و می بافَد، و سپس آن را ﴿عیدِ فلان و بسملان می نامد﴾، چون از جانب حق نیست، همه باطل ها و منکرات، از انسانهای باطل گرفته، تا اعمال و افعال باطل، دورِ آن جمع میشوند.

بر هر آنچه مالک زمین و آسمانها امر میکند حکمت هائی نهفته است که انسانها تا آخرین روزِ دنیا قادر به کشف، و شمارش این همه حکمت ها نخواهند شد.

لفظ ﴿عید﴾ از ریشه ی عود گرفته شده و به معنای ﴿بازگشت﴾ است، و لفظ ﴿فطر﴾ از فطرت گرفته شده و به معنای سرشت است، و دو عید ﴿فطر﴾ و ﴿اضحی﴾، یعنی بازگشت به فطرت و سرشت، و نمایشِ ایثار و فداکاری اند.

عید نوروز

زمانی که عید دیگری را بنام ﴿عید نوروز﴾ در فرهنگ مسلمانان اضافه میکنند، این معنای ﴿ بازگشت﴾ به سوی چی را افاده میکند؟ چون معنی عید به معنی بازگشت آمده است، در حالیکه، هدف از این بازگشت، توبه و ندامت از گناهان و منکرات و بازگشت بسوی خالق یکتا و مهربان است!

عجب بازگشتی بود این عید نوروز در حضور مجاهدین صاحبان و نمایندگان وزارت حج و اوقاف جمهوری اسلامی فغان ستان!؟

مملکتی که نان خوردنش را ندارد، و با بسته شدن مرز های همسایه ی نا اهلش برای یک مدت کوتاه، فغانش به آسمانها رسید، به چنین بازگشتی دل باخته است، و برای تأمین جهنده ی بی زبان و لته بندش هشت هزار عسکر و مهمات از کابل میفرستد؟

چقدر بی کرامتی به دین و اسلام است این بازگشت بسوی الله؛ با رقاصه ها و ساز ها و سرود ها، و هزاران منکر دیگر؟

  • آیا آن اعماق روح و فطرت پاکی که الله سبحانه و تعالی به ما داده و بر اثر حجاب های جهل، انحراف و گناه، زنگار بر رویش نشسته، در این مراسم به اصطلاح ﴿ عید نوروز﴾ و جهنده بالا، زنگارها زدوده شده اند یا خیر؟
  • مگر میشود منکر را با معنویات و روحانی شدن ارتباط داد؟
  • آیا این دو، زیر یک چتر، باهم جمع میشوند؟

که اگر چنین است باید ابتدای نجات و آغاز پیروزی بر طاغوتِ نفس رادر ﴿ عیدِ نوروز﴾ اعلام بدارند و جشن بگیرند، در حالیکه حقیقت چنین نبوده است، بلکه سوژه ی کاملاً متفاوت و نفس پرستی را با خود داشته است.

مسلمان عقیده دارد که دین تکمیل شده است، و با پیوستن رسول کریم صلی الله علیه وسلم به رفیق اعلی وحی قطع شده، آنچه در کتاب و سنت برای بنی بشر آمده است، یگانه مرجع عقیده، ایمان و عبادت مسلمان است وبس؛ چنانچه رسول کریم صلی الله علیه وسلم فرمودند:

دانلود رایگان اپلیکیشن مفلحون

﴿من در میان شما چیزی را می‌گذارم که تا بدان چنگ زده‌اید، گمراه نخواهید شد و آن کتاب خداست﴾!

سپس فرمود:

﴿از شما در مورد من پرسیده می‌شود، شما چگونه پاسخ می‌دهید؟ گفتند: ما گواهی می‌دهیم که شما تبلیغ نمودید و نصیحت کردید و رسالت خود را ادا نمودید. آن گاه انگشت سبابه ی خود را به سوی آسمان بلند کرد و گفت:

خدایا! گواه باش و این جمله را سه مرتبه تکرار نمود.﴾

بلی! رسول کریم تبلیغ نمودند و نصیحت کردند که:

﴿بدترین مردم کسانی ھستند که قبرھای پیامبران شان را مسجد قرار میدھند﴾.

و دستان مبارک شان را تاسینه های مبارک شان بلند کردند و دعا نمودند، چی دعائی با چی قلب زیبائی:

﴿یا الله قبرم را پرستشگاه قرار مده﴾.

سپس با خشوع و خضوع خاص خود شان دعأ نمودند:

﴿الله لعنت کند قومی را که قبرھای پیامبران شان را عیدگاه قرار میدھند﴾ (روایت احمد،و سند آن قوی است)

حالا بیا که باهم حساب و کتابی کنیم عزیز:

در صورتی که قبر بهترین آدم و عالم را نبایستی عیدگاه و محل پرستش قرار داد، چگونه انسانهائی می آیند و قبری را به نام آرامگاهِ سیدنا علی رضی الله تعالی عنه عیدگاه نوروز و نهروز قرار میدهند، ولو اینکه آنجا مقبره ی سیدنا علی رضی الله عنه باشد؟!

سنت الهی چنین است که در امور روحانی و الهیات، خیر و برکت، و در امور منکر و شرکیات؛ شرّ و نقمت را قرار داده، حاکمان و دولتمندان جاهل را بر جاهلان و خردمندان و نیکان را بر مؤمنان میگمارد.

اینجا در حادثه ی خونینِ شفاخانه ی چهارصد بستر کابل، مسلمانان جانهای شیرین شان را از دست دادند، تعداد زیادی زخمی شدند، زنها بیوه و درمانده شدند، طفلکانی یتیم شدند و مادران و پدرانی، جوانان دلبند شان را از دست دادند!

ولی آنجا، عید نوروز برپا کرده اند، و با برگزاری محافل موسیقی و سرود، بر ماتمِ کابل نشینان، هی میرقصند.

چو عـضوی بـدرد آورد روزگار

نوروزیان را بدان عضو چی کار

عزیزان و سروران!

پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم و اصحاب کرام، با تضرع و زاری به رفیق اعلی دست های مبارک شان را بلند کردند و دعأ کردند:

بار الها!

تو سخنان مرا می‌شنوی و جایگاه مرا می‌بینی و از ظاهر و باطن من خبر داری، هیچ چیزی از امر من بر تو پوشیده نیست.

من بیچاره و فقیر هستم.

کمکم کن و پناهم ده، به گناهانم اعتراف می‌کنم و از تو مانند یک مسکین سوال می‌نمایم و مانند یک مجرم زبون، فریاد بر می‌آورم و مانند یک ورشکسته ی ترسنده، تو را می‌خوانم.

تسلیم تو هستم و چشمانم از ترس تو اشک می‌ریزند و جسم من در مقابل تو کرنش می‌کند و بینی من در مقابل تو به خاک می‌نشیند.

بارالها!

مرا از دعایت محروم مکن و با من مهربان و بخشنده باش ای بهترین کسی که از او خواسته می‌شود و ای بهترین عطا کننده! ﴿السیرة النبویه، ندوی﴾

آیات تکمیلی دین

در همین مکان این آیه بر پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم نازل گردید:

« الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا» (مائده ۳) امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم!

این است آیات تکمیلی دین و این بود نصایح پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم، و آنچنانی که فرمودند، لعنت باد بر آنانیکه قبر پیامبران شان را عیدگاه قرار میدهند:

لعنت باد بر قومی که با اکمال دین و قرآن:

  1. بر دین و ارکان آن می افزایند،
  2. قرآن را قبول ندارند،
  3.  بر احادیث رسول کریم صلی الله علیه وسلم استهزأ میکنند،
  4. قبر را می پرستند، و از قبر طلب دعا دارند، در حالیکه الله تعالی را همیشه با خود دارند،
  5.  و چنین می پندارند که رسول الله صلی الله علیه وسلم از دین، چیزی را پنهان کرده، و یا چیزی از دین ناقص مانده، و اینها از الله تعالی و رسولش بیشتر میدانند، و به دین می افزایند،

آیا این شرک، نفاق، شقاق، تکبر، قبر پرستی، بدعت، خرافات، و بی احترامی به الله سبحانه و تعالی و رسولش، محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم نیست؟

در این مقال، هرآنچه ذکر کردم از قرآن و حدیث بود، و چیزی را از خواب و خیال و یا فکر خاکی ام اضافه نکرده ام.

نه ما از آنانی هستیم که خواب ببینیم که سیدنا علی در مزار دفن شده است، و نه هم ما، همانند امان الله خانی هستیم که عضو گروه فراماسونری بود ، و نام ﴿ مزار شریف﴾ را بر این جایگاه تخیلی گذاشت.

پس ای قوم جاهل و خرافه پرست:

ایمان بیاورید و عقیده های تان را ترمیم و اصلاح کنید، ورنه در جهالت، و با طوق لعنت در

گردن تان ﴿طبق حدیث شریف﴾ خواهید مرد، و آنگه با همان لعنت و جهنده های تان محشور خواهید شد.

انسانها دو نوع اند:

یا ﴿شاکر﴾اند و یا هم ﴿کافر﴾، چنانچه الله سبحانه و تعالی میفرماید:

إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا (انسان ۳)

ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس!

راه راست و مستقیم در کتاب و سنت، آشکارا و واضح نشان داده شده است.

حال، اختیار با شماست؛ یا شاکر و پذیرا باشید و در دین اضافه نکنید، و یا هم کافر و ناسپاس بمانید، و بر نصیحت کنندگان و دعوتگران خورده بگیرید و آنها را با القاب و نام های زشت یاد کرد، با آنها ابولهب گونه و ابوجهل وار، رفتار کنید!

تبصره:

﴿اسم امان الله خان و چند تنِ دیگر بزرگان و علمای افغان و عرب، منحیث اعضای فعال فراماسونری در آن زمان، در موزیم فراماسون ها در لندن، با امضای شخص خود امان الله خان موجود است، که اهل خبره، با چشم سر میتوانند هدیه ی امان الله خان را که به رهبر فراماسون ها در لندن تقدیم کرده بود، با امضای شخص خودش، با چشم سر مشاهده کنند﴾.

عزیزان گرانقدر:

لطفاً این مضامین خیلی مهم و حیاتی را با تمام خانواده، اقارب، دوستان، و همکاران تان شریک سازید، و در رشد فکری، عقیدتی، ایمانی و وجدانی همنوع تان اقلاً یک امر خیری را، مایه ی حصولِ صدقات جاریه ی تان سازید.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا

Adblock رو غیر فعال کنید

بخشی از درآمد سایت با تبلیغات تامین می شود لطفا با غیر فعال کردن ad blocker از ما حمایت کنید