فضیلت نماز میت و تشییع آن
از ابوهریره روایت است که پیامبر(صلى الله عليه وسلم) فرمود: (من صلی علی جنازة و لم یتبعها فله قیراط، فإن تبعها فله قیراطان، قیل و ما القیراطان؟ قال: أصغر هما مثل أحد) [1] «هر کس بر جنازهای نماز بخواند ولی آن را تشییع نکند یک قیراط (أجر) دارد و اگر آن را تشییع کند دو قیراط (أجر) دارد، گفته شد دو قیراط چقدر است؟ فرمود: کوچکترین آن به اندازه کوه أحد است».
فضیلت تشییع جنازه فقط برای مردان است و شامل زنان نمیشود؛ چون پیامبر(صلى الله عليه وسلم) زنان را از شرکت در تشیع جنازه نهی فرموده است البته این نهی، نهی تنزیهی است. أم عطیه(رض) گوید: (نهینا عن اتباع الجنائز و لم یعزم علینا)[2] «از تشییع جنازهها منع شدیم ولی نه به طور قطعی».
تشییع جنازه با ارتکاب اعمالی که مخالف شریعت باشد جایز نیست، در سنت نبوی به دو مورد تصریح شده، که عبارتند از:
گریه کردن با صدای بلند و تشییع همراه با روشن کردن بخور (آتش)
به دلیل فرموده پیامبر(صلى الله عليه وسلم) (لا تتبع الجنازة بصوت و لانار)[3] «جنازه با سر و صدا و آتش تشییع نشود».
این نهی، ذکر کردن با صدای بلند در پیشاپیش جنازه را نیز شامل میشود؛ چون این کار بدعت است و قیس بن عباد گوید: (کان أصحاب النبی(صلى الله عليه وسلم) یکرهون رفع الصوت عند الجنائز)[4] «اصحاب پیامبر(صلى الله عليه وسلم) بلند کردن صدا هنگام تشییع جنازه را مکروه میدانستند». چراکه اینکار مشابهت به نصاری است، چون آنان به هنگام خواندن انجیل و دعاهایشان، آوازشان را همراه با کشیدن صدا و لحن دادن به آن و غمناک کردن آن بلند میکردند.
زشتتر از آن این است که تشییع جنازه با نواختن آلات موسیقی با صدایی حزنانگیز پیشاپیش جنازه همراه باشد، همچنان که در بعضی از ممالک اسلامی به تقلید از کفار این کار را انجام میدهند. – والله المستعان-.
سرعت در بردن جنازه، بدون دویدن واجب است
به دلیل فرموده پیامبر(صلى الله عليه وسلم): (أسرعوا بالجنازة، فإن تک صالحة فخیر تقدمونها علیه و إن تکن غیر ذلک فشر تضعونه عن رقابکم)[5] «در دفن جنازه عجله کنید؛ چون اگر (جنازه) انسان صالحی باشد خیری را به او میرسانید و اگر غیر از آن باشد، شری است که از دوش خود برمیدارید».
جایز است تشییع کننده از جلو و پشت سر و طرف راست و چپ جنازه حرکت کند به شرط اینکه به جنازه نزدیک باشد مگر اینکه سواره باشد که در اینصورت باید پشت سر جنازه حرکت کند؛ به دلیل حدیث مغیره بن شعبه که گفت: پیامبر(صلى الله عليه وسلم) فرمود:
(الراکب خلف الجنازة و الماشی حیث شاء منها)[6] «سواره پشت سر جنازه و پیاده از هر طرفی که خواست حرکت کند».
اما حرکت پشت سر جنازه بهتر است؛ چون این امر مطابق این فرموده پیامبر(صلى الله عليه وسلم) است: (واتبعوا الجنائز) «و جنازهها را دنبال کنید».
قول علی(رض) نیز این را تأیید میکند، که میگوید: (المشی خلفها أفضل من المشی أمامها، کفضل صلاة الرجل فی جماعة علی صلاته فذا)[7] «فضیلت حرکت کردن پشت سر جنازه بر حرکت کردن جلو آن مانند فضیلت نماز جماعت بر نماز فرادی است».
اگر کسی وارد قبرستان شد یا از کنار آن عبور کرد چه دعایی را بخواند
از عایشه روایت است: گفتم ای رسول خدا(وقتی داخل قبرستان شدم) چه بگویم؟ فرمود: بگو: (السلام علی أهل الدیار من المؤمنین و المسلمین، و یرحم الله المستقدمین منا و المستأخرین، و إنا إن شاء الله بکم للاحقون)[8] «سلام بر مؤمنان و مسلمانان این دیار باد! خداوند به گذشتگان و آیندگان ما رحکم کند، و ما هم إنشاالله به شما ملحق خواهیم شد».
از سلیمان بن بریده از پدرش روایت است: پیامبر(صلى الله عليه وسلم) به آنان یاد میداد هرگاه به قبرستان رفتند بگویند: (السلام علیکم أهل الدیار من المؤمنین و المسلمین، و إنا إن شاء الله بکم للاحقون، أسأل الله لنا و لکم العافیة)[9] «سلام بر شما مؤمنان و مسلمانان این دیار؛ و ما هم انشاءالله به شما ملحق خواهیم شد، از خداوند برای خود و شما طلب عافیت میکنم».
سوم – تدفین
دفن میت واجب است اگرچه کافر باشد.
سنت است دفن در قبرستان صورت گیرد؛ چون پیامبر(صلى الله عليه وسلم) مردهها را در قبرستان بقیع دفن میکرد، و اخبار در این مورد به تواتر رسیدهاند و دفن در غیر قبرستان از هیچ یک از افراد سلف روایت نشده، بجز دفن پیامبر(صلى الله عليه وسلم) در حجرهاش که به تواتر رسیده است. و این از خصوصیات پیامبر(صلى الله عليه وسلم) است همانطور که حدیث عایشه بر آن دلالت دارد، عایشه گوید: (لمّا قبض رسول الله(صلى الله عليه وسلم) اختلفوا فی دفنه، فقال أبوبکر: سمعت من رسول الله(صلى الله عليه وسلم) شیئا ما نسیته قال: ما قبض الله نبیا إلا فی الموضع الذی یحب أن یدفن فیه، فدفنوه فی موضع فراشه)[10] «وقتی که پیامبر(صلى الله عليه وسلم) فوت کرد، اصحاب در مورد محل دفنش اختلافنظر پیدا کردند، ابوبکر گفت چیزی از پیامبر(صلى الله عليه وسلم) شنیدهام که آن را فراموش نکردهام، پیامبر(صلى الله عليه وسلم) فرموده: خداوند هیچ پیامبری را قبض روح نکرده مگر در مکانی که دوست داشته در آن دفن شود، لذا او را در محل بسترش دفن کردند».
شهدای میدان جنگ از این حکم مستثنایند و در محل شهادتشان دفن شده و به قبرستان منتقل نمیشوند. به دلیل حدیث جابر(رض):
(لما کان یوم أحد، حمل القتلی لیدفنوا بالبقیع، فنادی منادی رسول الله(صلى الله عليه وسلم): إن رسول الله(صلى الله عليه وسلم) یأمرکم أن تدفنوا القتلی فی مضاجعهم)[11] «در روز جنگ احد کشتهشدگان را بر سواریها گذاشتند تا آنها را در بقیع دفن کنند، منادی پیامبر(صلى الله عليه وسلم) اعلام کرد: پیامبر(صلى الله عليه وسلم) به شما دستور میدهد تا کشتهشدگان را در محل شهادتشان دفن کنید».
دفن در اوقات زیر جایز نیست مگر هنگام ضرورت
1- از عقبه بن عامر روایت است: (ثلاث ساعات کان رسول الله(صلى الله عليه وسلم) ینهانا أن نصلی فیهن، أو أن نقبر فیهن موتانا، حین تطلع الشمس بازغة حتی ترتفع، و حین یقوم قائم الظهیرة حتی تمیل الشمس، و حین تضیف الشمس للغروب حتی تغرب)[12] «سه وقت است که پیامبر(صلى الله عليه وسلم) ما را نهی میکرد که در آن اوقات نماز بخوانیم یا مردههایمان را دفن کنیم، هنگامی که خورشید طلوع میکند تا وقتی که بلند شود، و وقتی که نیمه روز میشود تا هنگامیکه خورشید زوال کند، و وقتی که خورشید به غروب نزدیک میشود تا آنکه غروب کند».
2- از جابر روایت است: (أن النبی(صلى الله عليه وسلم) ذکر رجلا من أصحابه قبض فکفن فی کفن غیر طائل و قبر لیلا فزجر النبی(صلى الله عليه وسلم) أن یقبر الرجل باللیل حتی یصلی علیه، إلا أن یضطر الإنسان إلی ذلک)[13] «پیامبر(صلى الله عليه وسلم) درباره یکی از اصحابش که فوت کرده بود و او را در پارچهای که تمام بدنش را نمیپوشاند، کفن و شب هنگام دفن کرده بودند صحبت کرد ما را از دفن کردن مردگان در شب منع کرد تا (صبح مردم بیشتری جمع شوند) بر او نماز خوانده شود، مگر اینکه ضرورتی پیش بیاید».
اگر ضرورت ایجاب کند، میتوان مرده را شبانه دفن کرد، و میتوان برای تسهیل عمل دفن از چراغ استفاده کرد: به دلیل حدیث ابن عباس: (أن رسول (صلى الله عليه وسلم) أدخل رجلا قبره لیلا، و أسرج فی قبره)[14] «پیامبر(صلى الله عليه وسلم) مردی را در شب دفن کرد و (برای تسهیل عمل دفن) داخل قبرش، از چراغ استفاده کرد».
واجب است قبر عمیق، وسیع و خوب باشد
از هشام بن عامر روایت است: (لما کان یوم أحد، أصیب من أصیب من المسلمین، و أصاب الناس جراحات، فقلنا یا رسول الله، الحفر علینا لکل إنسان شدید، فکیف تأمرنا؟ فقال: احفروا و أوسعوا، و أعمقوا، و أحسنوا، و ادفنوا الاثنین و الثلاثة فی القبر، و قدموا أکثرهم قرآنا، قال: فکان أبی ثالث ثلاثة، و کان أکثرهم قرآنا، فقدم)[15] «زمانی که جنگ احد روی داد، بسیاری از مسلمانان کشته شدند و عدهای هم جراحاتی برداشتند، گفتیم ای رسول خدا کندن قبر برای هر کدام از آنها کار دشواری است، به ما چه دستوری میدهید؟ پیامبر(صلى الله عليه وسلم) فرمود: قبرها را به صورت وسیع، عمیق و خوب حفر کنید، و دو نفر و سه نفر را در یک قبر دفن کنید و کسی را که قرآن بیشتری (از حفظ) داشته در دفن مقدم کنید (هشام بن عامر) گفت: پدرم سومین شخصی بود که کشته شده بود و بیشتر از همه قرآن را از حفظ داشت، در نتیجه او را جلوتر از همه دفن کردند».
کندن قبر هم به صورت لحد و هم به صورت شق جایز است: چون در زمان پیامبر(صلى الله عليه وسلم) هر دو صورت رواج داشته است، ولی لحد بهتر است: از انس بن مالک روایت است: (لما توفی النبی(صلى الله عليه وسلم) کان بالمدینة رجل یلحد، و آخر یضرح، فقالوا: نستخیر ربنا، و نبعث إلیهما، فأیهما سبق ترکناه فأرسل إلیهما، فسبق صاحب اللحد، فلحدوا للنبی(صلى الله عليه وسلم))[16] «وقتی پیامبر(صلى الله عليه وسلم) فوت کرد، در مدینه (دو قبر کن بود که یکی) قبر را به صورت لحد و دیگری به صورت شق حفر میکرد. اصحاب گفتند از پروردگارمان استخاره میکنیم و به دنبال آن دو میفرستیم هر کدام زودتر آمد قبر را حفر کند، به دنبال آن دو فرستادند، لحدکن زودتر آمد لذا برای پیامبر(صلى الله عليه وسلم) قبر را به صورت لحد حفر کردند».
میت اگرچه زن باشد، توسط مردان به داخل قبر گذاشته میشود؛ چرا که در زمان پیامبر(صلى الله عليه وسلم) مردان این کار را انجام میدادند، و تاکنون نیز مسلمانان این کار را انجام میدهند.
اولیای میت در گذاشتن میت در قبر مستحقتراند؛ به دلیل عموم فرموده خداوند متعال: ) وَ أُولُوا الأرحَامِ بَعضُهُم أولَی بِبَعضٍ فِی کِتَابِ الله ) (احزاب: 6)
«و خویشاوندان نسبت به همدیگر بعضی بر بعضی در کتاب خدا از اولویت بیشتری برخوردارند».
و به دلیل حدیث علی(رض): (غسلت رسول الله(صلى الله عليه وسلم)، فذهبت أنظر ما یکون من المیت فلم أر شیئا، و کان(صلى الله عليه وسلم) طیبا، حیا و میتا و ولی دفنه و إجنابه دون الناس أربعة: علی و العباس و الفضل و صالح مولی رسول الله(صلى الله عليه وسلم)، و لحد لرسول الله(صلى الله عليه وسلم) لحدا و نصب علیه اللبن نصبا)[17] «پیامبر(صلى الله عليه وسلم) را شستم، نگاه کردم به آنچه از میت خارج میشود، چیزی را ندیدم، پیامبر(صلى الله عليه وسلم) هم در حال حیات و هم در حال وفات پاک و خوشبو بود، و از میان مردم فقط چهار نفر کفن و دفنش را برعهده گرفتند؛ علی، عباس، فضل و صالح مولای پیامبر(صلى الله عليه وسلم)، و برای پیامبر(صلى الله عليه وسلم) لحدی حفر کردند و بر آن خشت خام قرار دادند».
مرد میتواند همسر خودش را دفن کند
به دلیل حدیث عایشه: (دخل علی رسول الله(صلى الله عليه وسلم) فی الیوم الذی بدی فیه، فقلت: وارأساه فقال: وددت أن ذلک کان و أنا حی، فهیاتک و دفنتک …)[18] «روزی که پیامبر(صلى الله عليه وسلم) مریض بود، نزد من آمد، گفتم «وای سرم»، پیامبر(صلى الله عليه وسلم) فرمود: دوست داشتم که وقتی تو میمردی من زنده میبودم و تو را تجهیز و تدفین میکردم».
ولی منوط به این است که در آن شب با زنش آمیزش نکرده باشد در غیر این صورت برایش مشروع نیست که زنش را دفن کند و بهتر است غیر او اگر دارای شرط مذکور باشد، زنش را دفن کند، به دلیل حدیث انس که گفت:
(شهدنا ابنة لرسول الله(صلى الله عليه وسلم)، و رسول الله(صلى الله عليه وسلم) جالس علی القبر، فرأیت عینیه تدمعان، ثم قال: هل منکم من رجل لم یقارف اللیلة؟ فقال أبو طلحة: أنا یا رسول الله قال: فأنزل، قال فنزل فی قبرها)[19] «در تشییع جنازه دختر پیامبر(صلى الله عليه وسلم) حاضر بودیم، پیامبر(صلى الله عليه وسلم) در حالیکه روی قبر نشسته بود، دیدم که اشک از چشمانش جاری بود، سپس فرمود، آیا از میان شما کسی هست که دیشب با همسرش نزدیکی نکرده باشد؟ ابوطلحه گفت من،ای رسول خدا، پیامبر(صلى الله عليه وسلم) فرمود: پس پایین برو، (انس) گفت: و (ابوطلحه) داخل قبرش شد».
سنت است میت از طرف پایین قبر (جایی که پای میت قرار میگیرد) داخل قبر گذاشته شود
به دلیل حدیث ابواسحاق: (أوصی الحارث أن یصلی علیه عبدالله بن یزید، فصلی علیه، ثم أدخله القبر من قبل رجلی القبر و قال: هذا من السنة)[20] «حارث وصیت کرد که عبدالله بن یزید بر او نماز بخواند، لذا عبدالله بر او نماز خواند سپس او را از طرف پایین قبر داخل قبر کرد و گفت: این کار، سنت است».
میت در قبر بر پهلوی راست و رو به قبله گذاشته شود به طوریکه سرش در سمت راست قبله و پاهایش در سمت چپ آن قرار گیرد، مسلمانان از زمان پیامبر(صلى الله عليه وسلم) تاکنون بدین طریق عمل کردهاند.
سنت است کسی که میت را در قبر قرار میدهد بگوید (بسم الله و علی سنة رسول الله أو ملة رسول الله) «به نام خدا و بر سنت پیامبر خدا یا دین پیامبر خدا».
از ابن عمر روایت است: (أن النبی(صلى الله عليه وسلم) کان إذا وضع المیت فی القبر قال: بسم الله و علی سنة رسول الله)[21] «پیامبر(صلى الله عليه وسلم) وقتی میت را در قبر قرار میداد میفرمود: «بسم الله و علی سنه رسول الله».
و به دلیل حدیث بیاضی(رض) از رسول خدا(صلى الله عليه وسلم) که فرمود:
(المیت إذا وضع فی قبره، فلیقل الذین یضعونه حین یوضع فی اللحد: بسم الله، و بالله و علی ملة رسول الله)[22] «وقتی که میت در قبرش گذاشته میشود، کسانی که او را در لحد میگذارند بگویند: «بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله».
و برای کسی که کنار قبر است مستحب است بعد از بستن لحد (گذاشتن سنگها) باهر دو دستش سه مشت خاک بر روی قبر بریزد؛ به دلیل حدیث ابوهریره: (أن رسول الله(صلى الله عليه وسلم) صلی علی جنازة، ثم أتی المیت فحثی علیه من قبل رأسه ثلاثا)[23] «پیامبر(صلى الله عليه وسلم) بر جنازهای نماز خواند؛ سپس نزدیک قبر شد و از طرف سرش سه مشت خاک بر آن ریخت».
[1]) صحیح : [ص. ج 6355]، م (945 – 53 – 653/2).
[2]) متفق علیه : خ (1278/144/3)، م (938/646/2)، د (3151/449/8)، جه (1577/502/1).
[3]) حسن : [الجنائز 70]، د (3155/453/8).
[4]) راویان این حدیث ثقه هستند : [الجنائز 71]، هق (74/4).
[5]) تخریج در ص (216).
[6]) صحیح : [ص. ج 3533]، ت (1036/248/2)، نس (55/4)، د (3164/467/8).
[7]) سند آن حسن است : [الجنائز 74]، هق (25/4).
[8]) صحیح : [ص. ج 4421]، [الجنائز 183]، م (974 – 103/669/2)، نس (91/4).
[9]) صحیح : [ص. نس 1928]، م (975/671/2)، نس (94/4).
[10]) صحیح : [ص. ج 5649]، ت (1023/242/2).
[11]) صحیح : [ص. نس 1893]، د (3149/446/8)، نس (79/4)، ت (1771/130/3).
[12]) تخریج در ص (82).
[13]) صحیح : [ص. نس 1787]، م (943/651/2)، د (3132/423/8)، (33/4).
[14]) حسن : [الجنائز 141]، ت (1063/260/2).
[15]) صحیح : [الجنائز 146]، نس (80/4)، د (3199/34/9)، ت (1766/128/3).
[16]) سند آن حسن است : جه (1557/496/1)، لحد : شکافی در عرض قبر و در جهت قبله است. ضریح همان شق است وآن گودالی است که مانند جوی در پایین قبر کنده میشود.
[17]) سند آن صحیح است : کم (362/1)، هق (53/4).
[18]) صحیح : أ (6/144) این حدیث مانند روایت احمد در «صحیح البخاری» روایت شده است (10/101 و 102) مسلم این حدیث را بصورت مختصر روایت کرده است (7/110)، در کتاب «أحکام الجنائز» ألبانی نیز چنین آمده است.
[19]) صحیح : [الجنائز 149]، خ (1342/208/3).
[20]) سند آن صحیح است : [الجنائز 150]، د (3195/29/9).
[21]) صحیح : [الجنائز 152]، د (3197/32/9)، ت (1051/255/2)، جه (1550/494/1).
[22]) سند آن حسن است : [الجنائز 152]، کم (366/1).
[23]) صحیح : [الإرواء 751]ف جه (1565/499/1).