ای بندگان الله! این ماه مبارک رمضان است که در آن قرآن کریم نازل شده، ودر پرتو آن عابدین سرگرم عبادت اند.
و این کتاب الله تعالی است که در میان شما تلاوت شده و شنیده می شود، و این قرآنی است که اگر بر کوه نازل می شد هر آینه آن را کرنش کننده و شکافته شده می دیدی!!!
با این وصف نه قلبی است که کرنش کند، و نه چشمی که اشک بطراید و نه روزه ای که از حرام حفاظت کرده و منفعتی دهد، و نه قیامی که استقامت بخشیده و در حق صاحبش شفاعتی را امید دهد.
قلب های که از تقوای خالی شده و به عیب جویی خراب شده وظلمت گناهان بر آنها سایه افگنده که نه می بیند و نه می شنود.
چقدر آیات قرآنی برای مان تلاوت می شود، در حالی قلب های مان به مثابه سنگ بلکه سخت تر از آن اند، و چقدر ما های رمضان بر ما سپری شده در حالی که وضعیت مان همان وضعیت بدبختان اند.
نه جوان ما از بچه گی کوتاه آمده و نه پیر ما از بد کاری منع کرده که به پاکان ملحق شوند.
ما کجا و آن گروهی کجا که هنگامی که ندای دعوت کننده الهی را بشنود در جا اجابت کرده و زمانی بر آنان آیات الهی تلاوت شده، قلب های شان روشن شود و وقتی که روزه گیرند همراه شان زبان، گوش و چشم های شان روزه گیرند.
آیا در اینها الگوهی برای مان نیست؟ چنانکه مسافه میان ما و پاکی بیشتر از مسافه میان صفاه و مروة شده است.
هر وقتی که گفتار مان بهبود یافت کردار مان بد شد پس (لا حول ولا قوة إلا بالله العلي العظيم وحسبنا الله).
(لطائف المعارف صـ 174).
مترجم: محمد طاهر قاسمی