قصه ازدواج يوسف عليه السلام با زليخا در قرآن وحديث صحيح ثابت نيست..تنها قصه اسرائليات است كه مسلمان ني تصديق كند وني هم تكذيب

يكي از دوستان محترمم از ولايت قندهار سوال نموده:
استاد محترم. د زلیخا سوک ده ؟ آیا د د یوسف عليه السلام میرمن ده؟

الحمد لله والصلاة والسلام على رسول الله، أما بعد،،
در كتابهاي تاريخ قصه هاي زيادي وجود دارد كه سند صحيح ودرست ندارد تنها منحيث يک قصه مروج است..مسلمان مكلف است كه آن بخش از اين قصه ها را تصديق كند واز آن منحيث دروس وعبر استفاده نمايد كه در قرآن كريم واحاديث صحيح ثابت باشد وبخشهاي كه ثابت نيست اگر مخالف شريعت باشد رد كند ومردود بشمارد ، چون بسياري از قصه ها مملوء از خرافات ومسائل است كه حتى مخالف عقل بشري هم است ..
اسرائيليات آن قصه ها ومسائل را گويند كه از امت هاي سابقه به بني اسرائيل رسيده وبعدا از بني اسرائيل از وقائع قبلي وحوادث واحكام خود شان در كتب تاريخ وتفاسير به امت محمد صلى الله عليه توسط بعض كساني مسلمان شدند از ديانت يهوديت ونصرانيت ..ونقل كردند موقف شرعي ودرست اين است كه اين قصه ها ني تصديق شود ونه هم تكذيب ..اگر موافق شريعت ما باشد قبول داريم واگر مخالف باشد رد ميكنيم واگر ني موافق باشد ونه هم مخالف آنرا بحالش مي گذاريم، رسول الله صلى الله عليه وسلم در حديث صحيح كه بخاري روايت كرده فرموده است :

” لَا تُصَدِّقُوا أَهْلَ الْكِتَابِ وَلَا تُكَذِّبُوهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَأُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ” ..

روایات تاریخی اهل كتاب يهود ونصارى را نه تصديق كنيد در اين موارد وني هم تكذيب وبراي شان بگوييد كه ما ايمان داريم به هر أنچه كه بما نازل شده وبه شما هم نازل شده اله شما واله ما يكي است وما به آن تسليم هستيم ومسلمانيم…همين قاعده شرعي در مورد همه اسرائليات كه در تفاسير نقل شده تطبيق مي شود از جمله قصه يوسف عليه السلام وزليخا.

در مورد بخشهاي از قصه بيامبر يوسف عليه السلام وسفر آن با برادرانش به طرف مصر ومراحل دسيسه سازي برادرانش وبندي شدنش وبعدا آزادي ومعجزاتش همه در قرآن كريم ثابت است كه ما به آن اعتقاد داريم وآنرا تقصديم ميكنيم اما مسأله ازدواجش با زليخا كه در كتابها تفسير ذكر شده كه زني بادشاه مصر بنام “راعيل” بوده ولقبش زليخا كه بعد از مرگ بادشاه مصر با يوسف عليه السلام ازدواج كرده هنگام كه يوسف عليه السلام از وزارت به بادشاهي منتقل شد وتا به همان وقت زليخا باكره بود واولاد هم نداشت زيرا نظر به نقل اين قصه بادشاه مصر عقيم بوده ..وزليخا از يوسف عليه السلام دو فرزند داشت بنام هاي أفرائيم بن يوسف ، وميشا بن يوسف …
..ليكن باز هم تأكيد ميكنم كه ازدواج كردن يوسف عليه السلام با او ني در قرآن وني هم درسنت صحيح ثابت است بلكه يك قصه است از بني اسرائيل نقل شده كه ني تصديق مي شود وني هم تكذيب…ودر كتاب شعري يوسف زليخا موارد زياد مبالغه آميز است ومسائل است قابل قبول هم نيست .
به هر صورت اين مسائل است كه بر آن حكم شرعي مرتب نمي شود ومسلمان بايد وقت خود را صرف آن نكند.